فرانک اوکانر نویسنده و منتقد ادبی، و مترجم ادبیات گیلیک بود. او داستانهای پرشماری نوشته است که بیشترشان به زندگی شخصی و تجربیات خودش مربوطند. برای همین هم آثار او را بیشتر از منظر بیوگرافی تحلیل میکنند…
این اثر در ۱۹۵۱ توسط نویسندهی ایرلندی فرانک اوکانر در مجموعه داستان «نمونه مسافران» منتشر شد. اوکانر معصومیت و تجربه و نیز طنز و جدیت را در این داستان پرداخته است. این داستان طنزی است خفته در زیر تراژدی…
وقتی سرش به اولین لیوان گرم میشد خودش تشخیص میداد که حماقت کرده است. دومی را مینوشید تا حماقتش را فراموش کند، و سومی را تا فراموش کند که نمیتواند فراموش کند، و در آخر مست و پاتیل میآمد خانه…
پو اعتقاد داشت بزرگترین هنر یعنی تاثیر بر احساسات. به همین دلیل هم وجود منطق و اینتلکت در داستانهای رمانتیک را رها کرد و فقط به احساسات و غریزه رو آورد و از قالب گوتیک استفاده کرد…
این داستان نخست سال ۱۸۴۳ چاپ شد. موضوع آن «ترس از مرگ» شناخته شده است. «پو » سر این داستان خیلی مشهور شد. او بخشی از جنبش ادبیات گوتیک امریکا بود که در قرن نوزدهم محبوبیت زیادی یافت.
بله! حقیقت دارد! من بیمار بودهام. خیلی هم بیمار! اما چرا شما میگویید من بر ذهنم مسلط نیستم؟ چرا میگویید من دیوانهام؟ شما نمیتوانید ببینید که من کاملا بر ذهنم مسلطام؟ واضح و روشن نیست که من دیوانه نیستم؟
«قرعهکشی» یک داستان کوتاه مدرن از شرلی جکسون است که برای اولین بار در ۱۹۴۸، در نیویورکر منتشر شد. واکنش منفی خوانندگان این داستان هم جکسون و هم ناشرش نیویورکر را شگفتزده کرد…
داستان «لبخند» در آینده رخ میدهد. بعد از این که جنگ تقریبا همهی رد پاهای تمدن را پاک کرده و از بین برده است. شهرها پر از خاکروبه و آثار و بقایای ویرانشدگیاند و شبها مزارع ذرت از مواد رادیواکتیو میدرخشند.
«اِولین» کوچکترین داستان از پانزده داستان کوتاه کتابِ «دوبلینیها» اثر جیمز جویس است که در سالهای ۱۹۰۰ نوشته شد. امروز «دوبلینیها» به عنوان یکی از آثار کلاسیکِ ادبیات مدرن محسوب میشود و بارها نقد و تحلیل شده است.