Tag: سید جاوید حیدری

سه چهار ساعت قبل آمدم به رخت‌خوابم. اتاق تاریک است، گرم و مطبوع و بوی چوب سوخته را می‌توانم از ‏آنسوی لحاف بشنوم. بیرون، از کنار پرده کشیده شده پیداست، هنوز برف می‌بارد و صدای باد…