Tag: داستان بلند

میرزا مسن ترین مرد روستا وقتی وارد خانه اش شد، متوجه شد همسر و پسر ناپدید شده اند. دروازه  مهمان خانه اش را گشود و از لای درِ نیمه باز نگاهی به درون انداخت. فضای اتاق انباشته از دود چوب سوخته بود. غلظت دود برجای مانده از هنگام روشن کردن بخاری، سبب شده بود که فضای مهمان خانه در آن هنگامه ای از روز اندکی گرفته و دل گیر به نظر رسد.