اینشتین نابغه فلسفه بود، نه مذهب. چندین سال بعد وقتی از او سوال شد که آیا به خدا اعتقاد دارد، پاسخ داد: «من به خدای اسپینوزا ایمان دارم، که خود را در هماهنگی قانونمند همه موجودات نشان میدهد، نه به خدایی که تنها نگرانیاش سرنوشت و اعمال انسانهاست.» باروخ اسپینوزا، هم دورهی اسحاق نیوتن و گوتفرید لایبنیتس، خدا را کاملا یکسان با طبیعت تلقی میکرد. به دلیل این نظریه او به عنوان یک مرتد خطرناک شناخته شد و از جامعه یهودی در آمستردام طرد شد.