سگ روبروی کودک ایستاد و هر دو به یکدیگر نگریستند. سگ برای لحظهای درنگ کرد، گرچه فورا با تکان دادن دمش به سمت کودک اندکی حرکت کرد. کودک دستش را جلو برد و سگ را فراخواند. سگ با حالتی حاکی از اعتذار نزدیک شد و هر دوی آنها ناز و نوازشهای دوستانهای را رد و بدل کردند. سگ به تدریج به لحظه لحظه این دیدار مشتاق تر میشد تا آنجا که با جست و خیزهای پر شور و نشاطش کودک را در شرف واژگون شدن قرار داد. در این لحظه کودک دستش را بالا برد و ضربهای به سر سگ کوبید.