موراکامی با کاوش تاریخ، مخاطب خود را به اندیشه وامیدارد. ظاهرا او در دنیایی موازی چیزهایی را میبیند که بسیاری از مردم نمیبینند. اما کاوش حافظهٔ تاریخی مردم چشم آنها را به واقعیات انکارناپذیر باز خواهد کرد…
شوهر جوان «ساتوکو» همیشهی خدا مشغول است. امشب هم فقط تا ساعت ده با همسرش ماند، دوباره پشت فرمان موتر نشست، به او شب بخیری گفت و به ملاقات بعدی رفت. شوهر ساتوکو هنرپیشهی سینماست. بخواهی نخواهی، ساتوکو ناگزیر است این ملاقاتهای کاری شبانهی شوهر را که همیشه تنها میرود، تحمل کند. مدتهاست عادت کرده شبها به تنهایی تکسی شکار کند و به خانهاش در منطقه «اوسیهوما» برگردد. در خانه، کودک دوسالهاش چشم به راهش است.