ادبیات، فلسفه، سیاست

Tag: تصویرگری

fowzia_karimi
مادرم قصه‌گو بود، ولی من نویسنده و تصویرگرِ داستان هستم. داستان‌ها از حنجره‌ام عبور نمی‌کنند، مگر موقعِ خواندن ‌ـــ‌ بلکه از سرانگشتانم تراوش می‌کنند. مادرم آدمی اجتماعی و بی‌پروا بود، و مثل همۀ قصه‌گوهای خوب، داستان را درلحظه خلق می‌کرد؛ قصه‌ها در درونش و در تقاطعِ اندیشه و صدا شکل می‌گرفتند. نقلِ او فضا را پر می‌کرد و همۀ کنش‌ها و واکنش‌های شنوندگان را با خود هماهنگ می‌ساخت.