
ایلان ماسک: دمدمی و خودویرانگر
به باورِ ایلان ماسک بشریت به سمت ویرانی میرود. ماسک به عقل خودش ایمان دارد و معتقد است که او بهترین آدم برای محافظت از انسانها در برابر تکنولوژیهای شریر است…
به باورِ ایلان ماسک بشریت به سمت ویرانی میرود. ماسک به عقل خودش ایمان دارد و معتقد است که او بهترین آدم برای محافظت از انسانها در برابر تکنولوژیهای شریر است…
این ذهنیت که روسیه به یک دیکتاتوریِ اورولی تبدیل شده، بیانی دقیق از وضعیت فعلی این کشور نیست. وضعیتِ تراژیکِ امروز روسیه بیشتر در تاریخ این کشور ریشه دارد تا در انتزاعاتِ تمامیتخواهی…
بدون توجه به منشأ ثروت و ریشههای نابرابری، ساخت جامعهای سعادتمند ممکن نیست. رفاه بر اساس اصولی مثل آموزش، برابری جنسیتی، و تنوع قومی/نژادی شکل میگیرد و بدون توجه به این اصول، ایجاد جامعهٔ مرفه ناممکن است…
جرومینو از خود پرسید، یعنی در این سن و سال دارد دارد به من میگوید عیبی نیست که فرزند نامشروع او باشم، آن هم به این دلیل که کل خاندان ما در طول تاریخ حرامزاده بوده؟ و بعد فکر کرد شاید این حرفهای پدرش نیز بخشی از طلبش برای بخشش باشد. نمیتوانست چیزهایی را که پیرمرد میگفت، جدی بگیرد.
ماجرای این داستان در «طنجه» میگذرد. شهری کوچک در مراکش که در برزخِ میانِ سنت و مدرنیته پادرهوا مانده است. اگرچه دختران نسل جدیدش دیگر حجاب مادرانشان را بر تن و سر ندارند، اما هنوز پچپچهای درگوشی فامیل و همسایهها به میتواند زندگی یک زن را زیرورو کند و به نابودی بکشاند.
سردوزامی در این کتاب سرگذشتهایی را واگویی و وانویسی میکند که بر او و نسلِ او آمده. مهم برای او تخیلهی آشفتهگی و خشم و نگاه خود و دیگری نزدیک به خود به جهان است؛ تلاش برای گرفتنِ انتقامی سوزاننده…
پناهجویی و مهاجرت مقولهای ویژه دوران نو نیست. از ابتدای تاریخ، افراد و گروههای بشری به دلایل متفاوتی از خانه و کاشانه خود جاکن شده و به سرزمینهای دیگر کوچیدهاند.
مجموعهی داستانی «مینا در برف» از نیلابموجسلام حاوی سه داستان بلند است. با آنکه داستانها در برهههای متفاوت زمانی نوشته شدهاند، اما سبک و نگرشِ درونکاوانه در هرسه میرساند که نویسنده با خطِ مشخص و خودشده در پرداخت داستانی قلم و قدم بایسته میزند.
مهدی خلجی در عرصهی نوشتن وقار قلم و حرمت اندیشه را پاس داشته و لحن فاخر گفتگو را با نثر فاخر پارسی درآمیخته است تا در خاطر خواننده تعبیر دیرین شیر و شکر را تداعی کند.
معرفی کتاب خیابان صحنه است: سوالی که همچنان میتوان آن را دربارهی رابطهی بین هنر و جامعهی ایرانی مطرح کرد، این است که آیا ما به تئاتر در خیابانها نیاز داریم؟ این شکل از تئاتر چه چیزی را میتواند به ما ارزانی دارد که دیگر شکلهای آن نمیتوانند؟
معرفی کتاب تاریخ مدفوع: تبارشناسی سوژهی مدرن، چاپ ۱۳۹۸ که در این روزهای نشر ایران، کتابی خواندنی و تأثیرگذار به حساب میآید. لاپورت در این کتاب مفهوم فرد را به فضولات گره میزند و به شیوهی مقبول ژرژ باتای، تاریخ مدفوع را به تاریخ سوژه بدل میسازد تا «والاترین» شکلهای آگاهی را با «پستترین» محصول انسان تلفیق کند. او این کار را با بررسی نمونههای مختلفی از گفتار، کردار، زبان و تجربه به انجام میرساند.
داکتر ناکامورا قهرمانی بیسلاح بود؛ کسی که خانه، خانواده و امنیت خود را کنار گذاشت به سرزمینی دوردست با فرهنگ و زبان و مذهب کاملا متفاوت آمد و سالها برای احیا و آبادانی آن منطقه و کمک به بهبود وضعیت سلامت و رفاه مردم آن بیوقفه تلاش کرد. او نزدیک به سی سال در کشور ناامنی مثل افغانستان در کنار مردم زندگی کرد و خدمات زیادی انجام داد. مردم محلی او را مهربانانه کاکامراد مینامیدند؛ کاکا یا عمو در فرهنگ افغانی استعارهای از پشتیبانی و کمک است.