من و بهار جوابی برای سوالش نداشتم. فقط خودم را پهلو به پهلو کردم تا حداقل چشمهایش خیره به چشمم نباشد. بعضی وقتها خیال میکنم میدانست که من و بهار با هم حرف نمیزدیم. به همین خاطر دل میسوزاند…