در این که زبان فارسی در افغانستان دچار تشتت است، تردید چندانی نیست و علتها و ریشههای این هرجومرج زبانی نیز کموبیش معلوم است. اما آیا باید برای این هرجومرج چارهای سنجید یا چاره آن است که همین تشتت به عنوان هنجار پذیرفته شود؟
ما بینقص نیستیم، و نمیتوانیم آثاری بینقص خلق کنیم. اما همیشه میتوانیم خودمان باشیم. واقعیبودن بهجای بینقصبودن، بهترین کاریست که میتوانیم برای خودمان انجام دهیم؛ نه فقط بهعنوان یک نویسنده، که بهعنوان یک انسان.
امیر پچپچ کنان و هذیانآلود میگفت: «من از فولاد هستم، هرکس جای من بود مُرده بود.» شهریار به دوست کمابیش قدیمیاش که به هوش آمده بود نگاه میکرد. سه ضربهی عمیق چاقو و زخم گلولهای…