وقتی خوردتَرک بودم – پنج یا شش ساله – یکجا با خانواده در خانه ای پدر کلانم در کارته پروان (کابل) زندگی میکردم. در همین خانه متولد شده بودم و از همین خانه به کودکستان و بعد به مکتب ابتداییه رفته بودم. هنگامیکه در کابل بودم، وقتی به آن خانه میرفتم، تمام کودکی ام در برابر چشمانم زنده میشد.