ادبیات، فلسفه، سیاست

Day: بهمن ۱۴, ۱۳۹۷

jeff___
هشت سال پیش، در صبحی زود در ماه اکتبر، جف که تمام شب قبل را در تنهایی و سکوت بیدار مانده بود، تصمیم گرفت آگهی‌هایی با پیامی ساده در محله‌های مختلف نیویورک نصب کند. هنوز به خانه نرسیده بود که تلفن همراهش به صدا درآمد.
با خانم‌جان کنار آتش ایستاده بودیم و چشم‌هایمان به پاتیل بزرگ مسی بود تا ببینیم کِی وقت آبکش کردن برنج می‌رسد. داشتم آبگردان را توی پاتیل می‌گرداندم که خانم جان لب باز کرد: «حالا ما به کنار، این آقا طاهر نباید به قاعدۀ یک مثقال هل پوک، کوفتی زهرماری چیزی برای تو می‌آورد؟ خیرسرش درس طبابت خوانده، منورالفکر است باید یک چیزهایی سرش بشود!»
اگر برای به انجام رساندن کاری در منزل یا در دفتر کارتان مجبورید چیزهایی را جابجا کنید و یا احساس می‌کنید که «اشیا‌ء» زیادی شما را احاطه کرده‌، این علامتی مهم از چیرگی درهم‌ریختگی بر شماست و می‌تواند بیش از آنچه که فکر می‌کنید،‌ منبع استرس و اضطراب شما باشد.