- گاهی که مغز آدم سوت میکشد، بهترین راه، زدنش به دیوار کناریست. نمیدانم هر کاری که نکردی میتوانی انجام بدهی! یا شاید بهتر است دستانت را مشت کنی و سخت بکوبی به جایی که گمان میکنی، مغز سرت همان جاست. میدانی؟!
دستمو کردم توی جیبم. دستمالمو درآوردم و کشیدم رو دهنم. دستمال خیس شد. بابام بهم گفته این کارو بکن. بابا! دلم برات تنگ شده. کجا رفتی؟ چرا منو نبردی؟ دیروز تو دست یه بچه ای پشمک دیدم. پشمکِ سفید. من هم از اونا میخوام. میخوام برم خدا رو پیدا کنم. بهش بگم چرا بابامو بردی پیش خودت. مگه خودت بابا نداری! من بابامو میخوام. از موقعی که بابامو بردی پیش خودت بچهها بهم میگن ممد گربه. قبلا میگفتن ممد دیوونه.