پسته محاصره بود؛ زمین سخت و آسمان دور، مرگ از چهار سو در پرواز، دیپوی مهمات خالی، مجاهدین پشت دروازه قلعه سنگر گرفتهاند، پستههای اطراف هم که یا سلام تسلیمی زدند و یا پرخچههایشان باد شد. امید رسیدن کمک از ولسوالی صفر است و مرگ پیشت دیوار قلعه در کمین. اینها روحیه سربازها را بشدت ضعیف کرده، ولی عزم تورن جزم بود. میگفت: «یا وطن یا کفن! هرگز با این اشرار در یک راه نخواهم رفت.»