عشق سمسا وقتی از خواب برخاست، فهمید که به گریگور سمسا مسخ شده است. همان طور به پشت روی تخت غلتیده بود و به سقف نگاه میکرد. مدتی طول کشید تا چشمهایش به نور ضعیف عادت کرد.