Day: شهریور ۲۹, ۱۳۹۳

چراغ دستی را روی قفل‌های دکان‌ها می‌تاباند، بعد با دست آن‌ها را می‌کشید تا مطمئن شود که قفل است. تا آخرین قفل ادامه داد و بعد آرام آرام به سمت بالای جاده حرکت کرد. صدای خوردن چوب دستی و روشنایی چراغ با گام‌هایی که آرام آرام به زمین تماس می‌گیرد تمام حادثه‌ی شب بود.