من تک درختی هستم. در این جا بیخی تنها هستم. در دَور و پیشم، نی درختِ دیگری دیده میشود و نی گیاهی. تا چشم کار میکند، زمین خشک است و بویِ تنهایی. پشتِ سرم، تپه یی قرار دارد. تپه هم خشک و بی آب و علف است. زمستان ها، همه جا را برف میپوشاند. باد سردی میوزد و خنک بیداد میکند.