گویا قدرتِ سختِ نظامیْ نتیجهٔ جنگ روسیه در اوکراین را رقم خواهد زد، ولی قدرتِ ارزشها، تبلیغات و جاذبه هم نقشی در آن بازی خواهد کرد. و با آنکه قدرتِ نرم معمولا بهطور نامحسوس و در درازمدت اثر میکند، همین حالا هم به یکی از عناصر دفاعی کلیدی اوکراین تبدیل شده است.
***
موشکهای روسیه شهرهای اوکراین را به خاکروبه تبدیل میکند و اوکراینیها با چنگ و دندان برای دفاع از کشورشان میجنگند. در این اوضاع، صحبت دربارهٔ قدرت نرم برای واقعگرایان شاید امر نامطبوعی باشد. ولی این واکنش ناشی از برداشتی سطحی است. «قدرت» یعنی توانایی اثرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج دلخواهتان. هر واقعگرای زیرکی میداند که برای این کار سه راه وجود دارد: ۱) به زور، ۲) با پول، ۳) با محبوبیت. به عبارتی: «با چماق، هویج، یا عسل».
در کوتاهمدتْ چماق از عسل موثرتر است، و قدرت سختْ قدرت نرم را شکست میدهد. اگر من بخواهم پولتان را با قدرتِ سخت بدزدم، میتوانم با تهدید اسلحه کیفِ پولتان را بگیرم. مهم نیست شما چه فکری دربارهٔ من میکنید، من پولتان را فورا تصاحب میکنم. ولی برای اینکه پولتان را با قدرتِ نرم بگیرم، باید شما را ترغیب کنم که آن را به من بدهید. این روش زمان میبرد، و همیشه موثر نیست. همه چیز به طرز فکر شما بستگی دارد. ولی اگر بتوانم شما را مجذوب خودم کنم، قدرت نرمْ روشی بسیار کمهزینهتر برای گرفتنِ پول شماست. در بلندمدت، عسل گاهی چماق را شکست میدهد.
در سیاستِ بینالملل هم آثار قدرت نرم معمولا آهسته و غیرمستقیم است. آثار بمب و گلوله را بلافاصله میتوانیم ببینیم، ولی جاذبهٔ ارزشها و فرهنگ شاید فقط در بلندمدت قابل مشاهده باشد. و غفلت از این امر، اشتباهی بزرگ است. رهبران سیاسیِ زیرک از قدیم میدانستند که ارزشها میتواند قدرت بیافریند. اگر من بتوانم شما را ترغیب کنم کاری را که من میخواهم انجام دهید، مجبور نمیشوم شما را به زور وادار به انجام کاری که دوست ندارید بکنم. اگر کشوری نمادِ ارزشهایی باشد که برای دیگران جذاب است، میتواند از سیاستِ چماق و هویج بهخوبی بهره ببرد.
***
جنگ در اوکراین شاهدی بر این درسهاست. در ابتدا قدرت نظامی بر این جنگ سایه انداخت. نیروهای روسیه از بلاروس در شمال و از کریمه در جنوب هجوم آوردند. توانایی اوکراین در دفاع از پایتختش کییف و عقبزدنِ مهاجمان در جناح شمال، ناشی از کارآمدیِ نظامی این کشور و اشتباهات مهاجمان بود.
حالا روسیه میخواهد جنوب و شرق اوکراین را بگیرد، و نتیجهٔ این مرحله از جنگ هنوز معلوم نیست. در کوتاهمدت، نیروی نظامی ــ از جمله تجهیزاتی که آمریکا و دیگر کشورهای عضو ناتو میفرستند ــ و اِعمالِ فشارهای اقتصاد شدید، نتیجهٔ این جنگ را تعیین خواهد کرد. با آنکه تهدید تحریمهای تجاری و مالی نتوانست پوتین را از تجاوز نظامی منصرف کند، تحریمهای اعمالشدهٔ جاریْ اثری مخرب بر اقتصاد روسیه داشته، و تهدید تحریمهای ثانوی مانع کمک نظامی کشورهای دیگر مثل چین به روسیه شده است.
ولی موضوع مهم دیگر این است که قدرت نرم هم در این جنگ نقش بازی کرده است. سالها بود که مقامات آمریکا به آلمان فشار میآوردند تا پروژهٔ خط لولهٔ نورداستریم ۲ را کنار بگذارد و هشدار میدادند که این پروژه اروپا را به گاز طبیعی روسیه وابسته خواهد کرد، و اینکه عبور این خط لوله از دریای بالتیک باعث تضعیف اوکراین میشود. آلمان قبول نمیکرد. ولی تهاجم روسیه شوکی به آلمانیها وارد کرد. جنایات روسها علیه غیرنظامیان، روسیه را چنان در چشم مردم آلمان منفور کرد که دولتشان این پروژه را معلق کرد.
آثار بمب و گلوله را بلافاصله میتوان دید، ولی جاذبهٔ ارزشها و فرهنگ شاید فقط در بلندمدت قابل مشاهده باشد.
همینطور آمریکا از مدتها پیش به آلمان فشار میآورد تا به تعهدش در قبال ناتو برای افزایش هزینههای نظامیِ سالانه عمل کند. باز هم آلمان دستدست میکرد، تا اینکه تهاجم روسیه را دید، و بعد یکشبه موضع خود را عوض کرد.
ضمنا رئیسجمهور اوکراین ولادیمیر زلنسکی نشان داد که در استفاده از قدرت نرم استاد است. وقتی آمریکا به او پیشنهاد داد تا او را مخفیانه از کشور فراری دهد، او جواب داد که به مهمات نیاز دارد نه فرار.
تجربهٔ گذشتهٔ زلنسکی در حرفهٔ بازیگری به خوبی به کارش آمده است. او با پوشیدن لباس غیررسمی و ارتباط مداوم با رسانهها و پارلمانهای غربیْ توانسته اوکراین را به عنوان کشوری دوستداشتنی و شجاع معرفی کند. نتیجه این شد که نهتنها همدلیِ غرب را کسب کرد که تجهیزات نظامی بسیار بیشتری ــ که اوکراین شدیدا برای قدرت سخت خود نیاز دارد ــ دریافت کرد.
بهعلاوه، افشای جنایات روسها علیه شهروندان اوکراین در جاهایی مثل بوچا در حومهٔ کییف، قدرت نرم روسیه را تضعیف و همدلی غرب با اوکراین را تشدید کرد. آثار بلندمدت این بر قدرت نرم روسیه بعدا معلوم خواهد شد. اکثر کشورهای عضو سازمان ملل به محکومیت اقدامات روسیه و اخراجش از شورای حقوق بشر سازمان ملل رای دادند ــ تقریبا یکسومشان از جمله بسیاری از کشورهای آفریقایی رای ممتنع دادند.
البته هند، بزرگترین دموکراسی دنیا، از انتقادکردن از روسیه امتناع کرده است. چون نمیخواهد دریافت تجهیزات نظامی روسی را به خطر بیندازد، و همینطور نمیخواهد پیوندهای روسیه با چین را تقویت کند، چون چین را تهدید ژئوپولیتیک مهمی برای خودش میداند. اما چین علاوهبر آنکه از رای به محکومیت تهاجم روسیه امتناع کرد، علیه اخراج روسیه از شورای حقوق بشر رای داد، و منابع رسانهای عظیم خود را به حمایت از پروپاگاندای روسیه اختصاص داده است.
تاثیر بلندمدتِ اینها تا حدی به نتیجهٔ جنگ بستگی خواهد داشت. گاهی مردم فراموش میکنند. ولی فعلا گویا قدرت نرم روسیه و چین ضربهٔ بزرگی خورده است. در ماههای پیش از تهاجم، این دو کشور محور سلطهٔ خود را تحکیم کرده بودند، و چین علنا میگفت که باد شرق بر باد غرب غلبه کرده است. اما این شعار امروز دیگر جذابیت خود را از دست داده است.