soldiers

تنش با آذربایجان: پارانویای پرمنفعت برای رژیم ایران

ایاز رضایوف، محمد محمدف | مؤسسه خاورمیانه

ادعای مداخلهٔ خارجی راهی ساده برای مقصر جلوه دادن دیگران و جلب حمایت داخلی و در نهایتْ خاموش کردنِ اعتراضاتِ مردمی است. بر این اساس، افزایش تنش با کشورهای همسایه، نوعی «سوپاپ اطمینان» برای تخلیهٔ تنش داخلی است…

تنش‌ها بین ایران و آذربایجان دوباره بالا گرفته است. از زمان درگیری نظامی آذربایجان و ارمنستان در سال ۲۰۲۰، رابطهٔ ایران و آذربایجان متشنج شده بود، اما خصوصا در چند ماه گذشته با برگزاری دو مانور بزرگ از سوی ایران در مرز آذربایجان و اتهام‌زنی تهران به باکو مبنی‌بر تبانی آذربایجان با دشمنان و دخالت در امور داخلی، اوضاع بسیار بدتر شد. احتمال شکل‌گیری کریدور زمینی زنگزور که باکو در پی ایجاد آن است و استان‌های غربی آذربایجان را از طریق شرق ارمنستان به جمهوری نخجوان وصل خواهد کرد، احساس تهدید را در ایران تشدید کرده است. ایران می‌ترسد که این کریدور دسترسی‌اش را به ارمنستان قطع کند و دستش را از منطقه جنوب قفقاز، مگر از طریق آذربایجان، کوتاه کند.

در مانور نظامی پاییز امسال، موسوم به رزمایش ایران مقتدر، نیروهای ایران پل‌های شناوری را روی رودخانه ارس بر پا کردند (رودخانه‌ای که بخشی از مرز دو کشور را تشکیل می‌دهد). این اولین بار بود که نیروهای ایرانی چنین مانوری را اجرا کردند. الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان با ابراز نومیدی از دولت فعلی ایران گفت: من با سه رئیس‌جمهور قبلی ایران کار کردم ‌ــ‌ با خاتمی، احمدی‌نژاد، و روحانی ‌ــ‌ و در تمام این سال‌ها چیزی شبیه آن‌چه حالا شاهدیم ندیده‌ام.

‌‌

واردشدن به قلمروی ممنوعه

در ماه‌های اخیر، رسانه‌های حکومتی ایران علنا تمامیت ارضی آذربایجان را زیر سوال بردند که خشم باکو را برانگیخت. آذری‌ها بزرگ‌ترین اقلیت قومی در ایران هستند و برای همین، ابراز تردید درباره مرز بین آذربایجان و ایران قبلا مثل خوردنِ میوهٔ ممنوعه بود. هر دو کشور می‌دانستند که تردیدافکنی درباره مشروعیت مرزها می‌تواند تهدیدی علیه حاکمیت و تمامیت ارزی طرف مقابل به حساب آید و احتمال زد و خورد نظامی را بالا می‌برد. اما ایران این تفاهم را کم‌کم زیر پا گذاشت. مثلا در همین پاییز در تلویزیون ایران، نماینده‌های آذریِ مجلس ایران، اعتبار مرزهای بین دو کشور را زیر سوال بردند. رسانه‌ای حکومتی ایرانی هم کمپین‌هایی را در شبکه‌های اجتماعی به راه انداختند که نشان دهند ساکنین منطقهٔ نخجوان خواستار پیوستن به ایران هستند ‌ــ‌ با همان زبان و تاکتیک‌هایی که روسیه پیش از تهاجم به اوکراین استفاده کرد. علی اکبر ولایتی مشاور ارشد خامنه‌ای هم در مطلبی در خبرگزاری تسنیم متعلق به سپاه پاسداران گفت که همه آذری‌های خارج از کشور، ایرانی هستند.

‌‌

تهدید نیروی نیابتی ایران

تهران برای نفوذ بر افکار عمومی آذربایجان از تاکتیک‌های نامتقارن استفاده می‌کند. بعد از دهه‌ها تجربه، ایران دستور کار ساده‌ای را به کار می‌گیرد: جنگ از طریق محور مقاومت یا همان نیروهای نیابتی سپاه. ایران از سال ۲۰۱۲، استراتژی بازدارندگی خود علیه آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش را از مدل دفاع موزاییکی (یعنی جنگ فرسایشی با نیروی مهاجم) به دکترینِ دفاع تهاجمی تغییر داد که یعنی به دنبال جنگ با رقیبان در بیرون از مرزها برای پیشگیری از حملات احتمالی به کشور است. ایران این استراتژی را از طریق نیروهای نیابتی خود در عراق و سوریه و لبنان و یمن برای جبران انزوای استراتژیک خود به کار برده است.

همانند بقیه کشورهای خاورمیانه، تهران جمعیت شیعه آذربایجان را زمینی حاصلخیز برای تبلیغ خود و تشکیل نیروهای نیابتی محلی برای تاثیرگذاری برای تصمیماتِ باکو می‌بیند. طی همین روند، اخیرا یک جنبش حزب‌الله–مانند به اسم حسینیون ظهور کرد که هدفش براندازی دولت آذربایجان و استقرار دولت کریمه اسلامی در این کشور است که در واقع یک حکومت اسلامی شبیه رژیم ایران است؛ این نشانهٔ میزان تمایل تهران برای تضعیف استقلال آذربایجان است. این شبکه‌های نفوذ، مستقیما از دستورکار سپاه پاسداران سر بر می‌آورند.

‌‌

جدایی فرقه‌ای

اما احتمال این‌که نیروهای نیابتی ایران، مورد حمایت واقعیِ مردم محلی آذربایجان قرار گیرند بسیار ناچیز است؛ به دلایل متعدد: از جمله ماهیت سکولار حکومت و جامعهٔ آذربایجان. چنان‌که واضح است، نیروهای وابسته به سپاه پاسداران تاکنون نتوانستند گفتمان ملی این کشور و این‌که ارمنستان آغازگر جنگ علیه آذربایجان بوده را مخدوش کنند. ایران برای ممانعت از رشد موقعیت آذربایجان در منطقه از مدت‌ها پیش رابطه با ارمنستان را در اولویت خود قرار داد، حتی به بهای از دست دادن وحدت فرقه‌ای بین جمعیت شیعه دو کشور. اما جامعه آذربایجان کاملا به این روابط قوی تهران و ایروان آگاه است؛ و همین روابط، مانع نفوذ ایدئولوژیک و سیاسی جمهوری اسلامی در آذربایجان می‌شود.

‌‌

پاسخ آذربایجان به رفتار تهاجمی ایران

باکو برای مقابله با رفتار تهاجمی ایران در منطقه در ماه‌های اخیر به اقداماتی جدی دست زده است. مثلا در ماه نوامبر نیروهای ویژه آذربایجان در مرز ایران دست به مانور نظامی زدند. پرزیدنت علی‌اف تاکید کرد که این مانور برای نشان دادن این است که آذربایجان از همسایه جنوبی خود نمی‌ترسد. آذربایجان برای ارسال پیامی جدی، مانورهای مشترکی را با ترکیه در ماه دسامبر برگزار کرد. در این مانورها، موسوم به مشت برادری، تانک‌های آذربایجان از پل‌های شناور روی رودخانه ارس نزدیک مرز ایران عبور کردند، که جوابی بود به مانورهای ایران در ماه اکتبر. مانورهای ترکیه-آذربایجان زیر نظر مقامات نظامی بلندپایه ترکیه اجرا شد، از جمله شخص وزیر دفاع خلوصی آکار و رییس ستاد کل ارتش یاسر گولر.

آذربایجان همچنین ۱۹ تن را به اتهام کار برای دستگاه‌های اطلاعاتی ایران دستگیر کرده است. بنا به گزارش سرویس امنیت دولتی جمهوری آذربایجان، این افراد برای تعلیمات نظامی از سوی ایران با پرواز به سوریه اعزام شدند و بعد قرار بود به عنوان نیروهای نیابتی دست به فعالیت‌های خرابکارانه در داخل کشور آذربایجان بزنند. علاوه‌بر این، کانال‌های خبری آذربایجان با نام بردن از ۱۴ تن که گفته می‌شود عضو نیروهای ویژهٔ ایران هستند، آن‌ها را به ورود به بخش‌های تحت کنترل صلح‌بانان روسی در قره‌باغ برای تعلیم جدایی‌طلبان ارمنی علیه جمهوری آذربایجان متهم کردند.

‌‌

فرافکنی بحران داخلی ایران

رابطه ایران و آذربایجان همیشه پرتنش بوده، اما اعتراضات سراسری ضدرژیم در ایران اوضاع جاری را پیچیده‌تر کرد. رژیم ایران در مواجهه با اعتراضات سراسریْ تقصیرِ بحرانِ مشروعیتِ داخلی را، که خودش مسبب آن است، به گردن خارجی‌ها می‌اندازد. رژیم ایران مصرّ است که این اعتراضات از خارج سازمان‌دهی شده و جمهوری آذربایجان را یکی از متهمان معرفی می‌کند. اساسا ادعای مداخله خارجی راهی ساده برای این است که دیگران را مقصر شکست‌های خود معرفی کرد و مردم را زیر پرچم حکومت جمع کرد، و به این شکل اعتراضات مردمی را خاموش کرد. به این ترتیب، افزایش تنش با کشورهای همسایه نوعی سوپاپ اطمینان برای تخلیهٔ تنش داخلی است.

هرچند این تاکتیکْ تسکین موقتی برای سیاست داخلی است، مخاطرات بزرگی را برای موقعیتِ منطقه‌ای ایران ایجاد می‌کند. تبدیل کردن جمهوری آذربایجان به یک سپر بلا، ممکن است به بی‌ثباتی در داخل خود ایران منجر شود. یعنی ترسِ تهران از این‌که باکو از جمعیت آذریِ ایران برای بی‌ثبات کردن ایران استفاده کند، در عمل به واقعیت تبدیل شود، و در واکنش به اقدامات ایران، دولت آذربایجان در امور داخلی ایران دخالت کند. در نتیجهٔ این استراتژیِ مقابله به مثل، شاهدیم که باکو هم علنا از سرنوشت اقلیت آذری ایران صحبت می‌کند ‌ــ‌ در حالی که قبلا از این کار اجتناب می‌کرد. در ماه نوامبر پرزیدنت علی‌اف گفت: ما هر کاری بتوانیم می‌کنیم تا از سبک زندگی‌مان، توسعه سکولار آذربایجان و آذربایجانی‌ها از جمله آذری‌های ایران، محافظت کنیم.

‌‌‌

ائتلاف نوظهور روسیه و ایران

همزمان که تنش ایران آذربایجان شدت می‌گرفت، آذربایجان سعی کرد همکاری امنیت خود را با اسرائیل تقویت کند و در ماه نوامبر افتتاح سفارتخانهٔ خود را در اسرائیل اعلام کرد. البته اسرائیل و آذربایجان قریب به سه دهه رابطه نزدیکی با هم داشتند، اما با آن‌که اسرائیل از سال ۱۹۹۳ در باکو سفارتخانه داشته، تاکنون باکو در اسرائیل سفارتخانه نداشت. تصمیم به افتتاح سفارتْ بخش مهمی از استراتژی آذربایجان برای مقابله با محور منطقه‌ایِ ایران-ارمنستان-روسیه است.

ناکامی روسیه در اوکراین و نیاز روزافزون کرملین به پهپادها و موشک‌های ایرانی، فرصتی برای ایران فراهم کرده تا نفوذ خود را در جنوب قفقاز افزایش دهد. همین تازگی دولت بایدن دربارهٔ همکاری نظامی نوظهور تهران و مسکو هشدار داد و گفت که این رابطهٔ روزافزون تهدیدی نه فقط علیه اوکراین که علیه همسایگان ایران است. هم روسیه و هم ایران نگران افزایش حضور غرب در منطقه هستند و آن را تهدیدی علیه شهواتِ منطقه‌ای خود می‌دانند. در اکتبر ۲۰۲۲، بعد از تصمیم اتحادیه اروپا برای انجام یک گروه نظارتی در مرز ارمنستان-آذربایجان که در ژانویه ۲۰۲۳ به یک ماموریت دوساله ارتقاء یافت، مسکو و تهران نگرانی خود را از حضور غرب در جنوب قفقاز بیان کردند. کرملین همکاری احتمالی بین آذربایجان و غرب را تغییر وضع موجود در قره‌باغ و موقعیت روسیه در قفقاز جنوبی می‌داند ‌ــ‌ که این برای روسیه بسیار بسیار مهم‌تر از افزایش نفوذ ایران در این منطقه است. شاید روسیه امیدوار است که افزایش فشار ایران بر آذربایجان باعث انحراف توجه باکو و مصرف‌شدن منابعش شود و در نتیجه، توانایی آذربایجان را برای مقابله با روسیه‌ای که قبضهٔ قدرتش در منطقه ضعیف شده، کم کند.

‌‌

عواقب احتمالی

بحران داخلی در ایران و ناکامی روسیه در اوکراین، تنش رابطه ایران و آذربایجان را تشدید کرده، و هر دو طرف اقدامات یکدیگر را تهدید می‌بینند و با تدبیرهای متقابل پاسخ می‌دهند. این نوع رابطهٔ تحریک‌آلود منجر به چرخه‌ای شده که مستعد رفتن به سمت درگیری است. یک زد و خورد مسلحانه بین آذربایجان و ایران ممکن است عواقبی فراگیر برای کل منطقه داشته باشد و احتمالا پای قدرت‌های دیگر از جمله ترکیه و روسیه را به ماجرا باز می‌کند. باید دید که آیا عقلانیت غالب خواهد شد نه.

‌‌‌

‌‌‌


ایاز رضایوف همکار فرانتیر یوروپ و کارشناس مرکز توپچوباشوف، اندیشکده مستقل در باکو، است.
محمد محمدف پژوهشگر مهمان در مرکز توپچوباشوف، و استادیار دانشگاه خزر است.

کتابستان

شبانه

نگار خلیلی

شهسوار سویدنی

لئو پروتز

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر