«چار دختر زردشت»، رمانی در سبک واقعگرایی جادویی است که بهگونهٔ نمادین زندهگی و فرهنگ باشندهگان سرزمین زردشتآباد را به تصویر میکشد و در محور زندهگی چار دختر با چار سرنوشت متفاوت، روایت میشود. این، نخستین رمان منیژه باختری است. پیش از این، مجموعهیی از داستانهای کوتاه از او منتشر شده بود. «چار دختر زردشت» روایت یک سری از رویدادهای بههمپیوسته در بستر تاریخ و فرهنگ سرزمین زردشتآباد است و با قصهگویی جذاب، به بیان مسایل اجتماعی و سیاسی که سرنوشت یک جمع را از بیخ و بن دگرگون میکند، میپردازد و به گمان غالب یکی از رمانهای متفاوت در حوزهٔ ادبیات داستانی افغانستان است. زردشتآبادییان به شدت شیفتهٔ تاریخ سرزمین خودشان استند و به آن میبالند، اما آنگونه که بایسته است از تاریخ و تحولات دور و بر شان آگاهی ندارند و غرق در سنتها و اندیشهها و ارزشهای گذشتهگانشان باقی ماندهاند؛ آن قدر افسانه و دروغ و تخیلات واهی مشمول حافظهٔ جمعیشان شده است که شناخت خوبی و زشتی را از دست دادهاند.