ادبیات، فلسفه، سیاست

Iran

انقلابی علیه انقلاب اسلامی

نجمه مینهاس، فاطمه امان

حجاب اجباری و آمریکاستیزی دو مشخصه اساسی جمهوری اسلامی است که از آن‌ها به عنوان ابزاری برای سرکوب استفاده می‌کند. با این حال امروز اعتراض علیه حجاب اجباری چنان گسترده است که همه طیف‌های سیاسی را شامل می‌شود…

قوانین محدودکنندهٔ زیادی در ایران وجود دارد. گاهی حتی شاهد ممنوعیت‌های احمقانه‌ای بوده‌ایم. مثلا زمانی شطرنج و تخته نرد حرام محسوب می‌شد، همین‌طور خوردن بعضی انواع ماهی؛ اما بعضی از این‌ها تغییر کرد. حجاب اجباری در مقایسه با سال‌های اول انقلاب تغییراتی کرده است ولی این امری‌ست که نظام خیلی آن را تغییر نخواهد داد.

جمهوری اسلامی دو مشخصه اساسی دارد: یکی حجاب اجباری و دیگری آمریکاستیزی. و از این دو همچون ابزاری برای سرکوب مخالفان خود استفاده می‌کند. با این حال امروز اعتراضات علیه حجاب اجباری چنان گسترده است که همه طیف‌های سیاسی را شامل می‌شود. من امیدوار بودم که روحانیون از دولت بخواهند قوانین را سهل‌تر کند، اما خامنه‌ای در آمد و اسرائیل و آمریکا را مقصر اعتراضات معرفی کرد. و متاسفانه سرکوب حتی بیش از ابتدای اعتراضات شده است.

آمریکاستیزی و حجاب، بیشتر برای کنترل مردم و انحراف جهت اعتراضات است. نظام می‌خواهد خودش اولویت‌ها را تعیین کند، و ضرورت‌ها را مشخص کند. حجاب راهی بسیار موثر برای کنترل زنان و مهارکردن آن‌هاست چون رژیم واقعا از زنان می‌ترسد، و همان‌طور که در این اعتراضات دیدیم، ترس حکومت بی‌دلیل نیست. ضمن این‌که اکثریت جمعیت تحصیل‌کرده ایران را زنان تشکیل می‌دهند و حتی مشاغل مهمی در بازار کار دارند. حکومت واقعا می‌خواهد این زنان را کنترل کند و حجاب ابزاری موثر برای این کار است.

خیلی‌ها خیال می‌کردند که نسل جوان و نوجوان علاقه‌ای به سیاست ندارند، ولی ما در این اعتراضات شاهد بودیم که آن‌ها خیلی باهوش هستند و وقتی احساس می‌کنند کنش آن‌ها موثر است اقدام می‌کنند. آن‌ها واقعا خواستار تغییر هستند، و دنبال هر روش موثر و ممکنی هستند که در اختیار دارند. در حال حاضر، ناامیدی بر ایران سایه افکنده است و این نسل واقعا حس می‌کند که باید اقدام کند.

قوانین مدخله‌آمیز دیگری غیر از حجاب وجود دارد: مثلا در زمینهٔ زادآوری؛ مسئلهٔ کودک‌همسری وجود دارد؛ موانعی در آموزش عالی علیه زنان وجود دارد؛ و حتی در زندگی شخصی و فردی آن‌ها در مسائل خیلی جزئی مثل این‌که آرایش‌تان چه‌طور باید باشد و غیره.

اما این اعتراضات فقط مربوط به مسئلهٔ زنان نیست، بلکه مسلما انگیزه‌ای در پسِ آن وجود دارد، چون این موضوعی نیست که یک‌شبه اتفاق افتاده باشد. دو سال پیش هم ما یک اعتراضات انبوه داشتیم که با سرکوب انبوه و کشتن حدود ۲۰۰۰ تن از معترضان همراه بود.

از زمان جنبش سبز، رژیم هر گونه نمایش اعتراض را سرکوب کرده است. این بار زنان در خط مقدم هستند و فکر می‌کنم در ایجاد همبستگی و جذب حمایت عاطفی از تمام طیف جامعه موثرتر بوده است.

مطالبهٔ جنبش سبز، بر سرِ سهم سیاسی بود. مسئله انتخابات ریاست‌جمهوری بود که مردم معتقد بودند در آن تقلب شده است، و مردی هم در خط مقدم اعتراضات بود که بعد از آن در حصر خانگی قرار گرفت. اما اعتراضات جاری، بر سر حقوق بشر و آزادی‌های فردی است. و برای همین هم این قدر تداوم پیدا کرده است و احتمالا دوام بیشتری خواهد داشت.

این اولین بار است که زنان پیش‌قراول می‌شوند. البته در سال‌های اول انقلاب اسلامی، ر‌ژیم حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کرد و آن زمان یک اعتراض انبوه عمدتا از سوی زنان و برخی مردان صورت گرفت. ولی همه با آن مخالفت کردند. تمام احزاب سیاسی، همهٔ مردان، همهٔ چپ‌ها، و حتی سکولارها سعی می‌کردند زنان را مجاب کنند که الان وقت مناسبی برای پرداختن به مسئله حجاب نیست و مسئلهٔ حجاب اولویت نیست. بعد، جنگ ایران و عراق پیش آمد، و مسئله حجاب اجباری دوباره به حاشیه رفت. مدام به زن‌ها می‌گفتند این کار را بکن، آن کار را نکن. ولی حالا آن‌ها در خط مقدم جنبش هستند و دارند خودشان را نشان می‌دهند.

این امیدواری بود که دولت و خصوصا خامنه‌ای لحن ملایم‌تری اتخاذ کند، ولی حرف‌های او این را به مسئله‌ای امنیتی بدل کرد و سرکوب را تشویق کرد. به گمان من، این حس و حال از بین نخواهد رفت و حتی اگر رژیم بتواند اوضاع را قدری آرام کند، سرکوب این جنبش کار واقعا سختی خواهد بود.

نمی‌توان پیش‌بینی کرد در روزهای آتی چه وقایعی رخ خواهد داد. امیدوار بودیم که سران نظام از نیروهای امنیتی بخواهند این‌قدر بی‌رحمانه واکنش نشان ندهند. اما رژیم سعی می‌کند اوضاع را با خشونت و بی‌رحمی مهار کند. و همان شعارهایی را که در ۴۳ سال گذشته استفاده کرده به کار خواهد برد: این‌که آمریکا و اسرائیل پشت اعتراضات هستند و این‌که رژیم با زنان و با بقیه رفتار خوبی دارد.

ضمنا شایعاتی در مورد جانشینی پسر خامنه‌ای به جای او وجود دارد ‌ــ‌ اما هیچ کس او را قبول ندارد. برای همین رژیم بسیار نگران امنیت خود است. این برههٔ بحران برای حکومت است.

کتابستان

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر

دوسیه افغانستان

شاهزاده ترکی الفیصل آل سعود

نیم‌قرن مبارزه و سیاست

سمیه رامش