مدتی میشود که اوکراین دیگر در صدر اخبار جهان نیست. از ژوئن امسال که روسیه سدّ نوا کاخووکا روی رود دنیپر را تخریب کرد و نیروهای اوکراین ضدحملهٔ طویلالانتظار خود را شروع کردند، تعداد کمی از رویدادهای این جنگ در دنیا جلب توجه کرد. و با شروع جنگ تازه بین اسرائیل و حماس در غزه، اوکراین کلا از صحنهٔ اخبار عمومی ناپدید شد. باورِ غالب آن است که این جنگ دارد منجمد میشود، و در یک اکوسیستمِ رسانهای که تشنهٔ خبر است، این یعنی کلا فراموش کردنِ جنگ.
مشکل روایت انجماد این است که اصلا صحت ندارد. و هر اوکراینی که در متن این جنگ زندگی میکند این را خوب میفهمد. من طی سفری که اخیرا به اوکراین داشتم، تاثیر جنگ را بر تمام کشور شاهد بودم. حتی بدون تحولاتِ بزرگ، نبردهایی تاریخی در تمام جبهههای جنوب شرق مدام در جریان است، و موشکهای روسیه کماکان دهها شهروند را هر ماه به وحشت انداخته و میکشد. طنین جنگ در تمام عرصهٔ سیاست اروپا و جهان حس میشود، و هرچند تهدید وجودیِ روسیه علیه اوکراین از فوریه ۲۰۲۲ قدری فروکش کرده، خطر درگیریِ قدرتهای بزرگ فرو ننشسته است.
این ذهنیت که اوضاع در اوکراین خوابیده، توهمیست که از علاقه و حمایت خارجی نسبت به اوکراین میکاهد. اگر جهانِ خارج مثل روزهای پرماجرای پارسال به دفاع اوکراین متعهد است، بسیار مهم است که توجهش را به این جنگ حفظ کند و از آنچه روی میدهد باخبر باشد، حتی اگر چیزهای جذابی مثل پیشرویهای نظامیِ چشمگیر در کار نباشد.
ضدحملهٔ تابستانِ امسال به خاطر انتظارات فراواقعی از آن، محتوم به ناکامی بود. در بهترین حالتش، نیروهای مسلح اوکراین میتوانستند خطوط دفاعی عمیق روسیه را بشکنند و شهر توکماک را پس بگیرند و با رسیدن به بردیناسک، راه را به دریای آزوف باز کنند. اما حتی این نتیجه هم با توجه به خطوط دفاعی مستحکم و متراکم روسیه در امتداد جبههٔ جنوب، نامحتمل به نظر میرسید. از ماه ژوئن، اوکراین فقط توانسته در چند ناحیه قدری نفوذ کند، بهخصوص در روبوتین، که در تئوری میتوانست نیروهای اوکراینی را در مسیر توکماک قرار دهد به شرط آنکه آنها واقعا پیشروی موثری کنند ــ که این هم از نظر فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین ژنرال والری زالوژنی بسیار بعید است.
هر چند در مقایسه با عملیاتهای بسیار پرتحرکتر مثل ضدحملهٔ خارکیف در ۲۰۲۲، امسال تابستان اراضی اندکی دست به دست شد، ولی کماکان زدوخوردها جان هزاران تن را از هر دو طرف گرفته است. اما نتیجهٔ نبردهای فرسایشی و نارضایتبخش از این دست، به صدر اخبار راه پیدا نمیکند. شاید مایهٔ تعجبتان باشد اگر بدانید که یکی از پرهزینهترین برهههای جنگ برای نیروهای روسی، همین ماه گذشته بود. در تهاجمی به آودیئیفکا در منطقهٔ دونباس که هفتهها در جریان بود، روسیه چندصد سرباز و بیش از ۱۰۰ تانک و خودروی زرهی را از دست داد. برای اوکراین این یک تحول نیست، و از آن دستْ فتوحاتِ جنگ-عوضکن که در شروعِ ضدحمله امیدش میرفت نیست، اما چنین جبههای را نمیشود منجمد نامید.
ضمنا هرچند تاثیرِ جنگ هنوز در سمت شرق از همه جا بدتر است، آنچه معمولا در اخبار جنگ دیده نمیشود این است که سربازانِ در حال نبرد در آن جبهه، در واقع از سراسر کشور میآیند، و با افزایشِ تلفاتِ هرروزه، تاثیر جنگ در سراسرِ اوکراین حس میشود. حتی یک روستای کوچک در استان لویو در غرب اوکراین که من در تابستان به آن سر زدم، جشنهای روز استقلال را عقب انداخت تا یک مردِ محلی را که در نبرد در دونباس کشته شده بود تدفین کند. در جایی نه چندان دورتر، شهردار یک شهرستان از مرد جوانی از اهالی آن شهر میگفت که شخصا او را میشناخت و در نبردهای شرق کشته شده بود، و مرگش تمام شهرستان را داغدار کرده بود.
گرچه بعد از ۲۰ ماه، جنگ برای اوکراینیها به هنجارِ تازه بدل شده و آنها راههای تازهای برای ادامهٔ زندگیشان پیدا کردهاند، تهدیدِ مداومِ حملاتِ موشکی و پهپادی روسیه، زندگی روزمره را به شدت تحتالشعاع قرار داده است. این یک تهدیدِ صرفا انتزاعی نیست. اوایل اکتبر، یک موشک روسی ۵۹ نفر را در روستای هورزا در استانِ خارکیف در شرق اوکراین کشت، و اواخر ماه گذشته، یک حملهٔ موشکی به یک مرکزِ پُست در همان منطقه، شش نفر دیگر را کشت. ضمن آنکه شهرِ خرسون که اواخر ۲۰۲۲ اوکراینیها آن را بازپس گرفتند، بار دیگر دو هفته پیش از سوی نیروهای روسی به شدت بمباران شد. مدتی کوتاه بعد از آزادسازیِ خرسون من آنجا بودم و ویرانیِ ناشی از حملاتِ توپخانهٔ روسی را از نزدیک دیدم. به سختی شمار کشتههایی را که بمباران ماههای متعدد بعد از آن بر جای گذاشته میتوان تصور کرد.
اما حتی صدها کیلومتر دورتر از خط نبرد فعال، آژیرِ حملاتِ هواییْ تقریبا هر هفته در شهرهای بزرگ شنیده میشود. من در همین تابستان در ایوانو-فرانکیفسک در غرب اوکراین شاهد این بودم؛ وقتی آژیر حملهٔ هوایی، هوای یک روزِ عادیِ شادِ تابستان را در هم شکاف. هرچند آن روز هیچ حملهای به هدفش در منطقه اصابت نکرد، چند روز قبلش یک موشک روسی به یک خانهٔ شخصی در بخش دیگری از منطقه برخورد کرد. متعاقبا یک پهپادِ ساقطشدهٔ روسی در همان منطقه منجر به آتشسوزی در یک خوابگاه شد.
در سال ۲۰۲۳ اقتصاد اوکراین تدریجا بهتر شد و کشور خود را با واقعیات زمان جنگ سازگار کرد، اما کماکان اقتصادش بهشدت متاثر است. بخش کشاورزی بهخصوص به خاطر جنگ عقب افتاده است، و به خاطر تهدیدات نظامی علیه پایانههای صادراتی اوکراین در اودسا، کشاورزانِ اوکراینی با موانع بزرگی برای فروش محصولاتشان در خارج روبهرو شدهاند. مشکلاتِ صادراتِ غلهٔ اوکراین گذشته از آنکه به مناقشات سیاسی در شرق اروپا منجر شده، نظام غذایی جهان را هم در کل متاثر کرده است.
اما بزرگترین تهدید برای جامعهٔ بینالمللی این است که جنگ در اوکراین واقعا ممکن است به یک درگیریِ ابرقدرتی بین ناتو و روسیه تبدیل شود. هرچند همهٔ چشمها به خاورمیانه به عنوان منشأ یک آتشافروزیِ بینالمللیِ بزرگتر متوجه شده است، اوکراین کماکان یک محرکِ احتمالی باقی میماند. روسیه در اکتبر یک حملهٔ اتمی را تمرین کرد، و یک ممنوعیتِ قدیمیِ آزمایشِ اتمی را به نوعی زیر پا گذاشت. حالا هفتههاست که فنلاندِ تازهوارد به ناتو، مشکوک است که یک بازیگرِ خارجیْ یک خط لولهٔ گاز بین این کشور و استونی، عضو دیگر ناتو، را تخریب کرده باشد. کشتیِ هنگکنگیِ نیونیو پولار بیر که مالکش شرکتی روسی است و بلافاصله بعد از حادثه از یک بندر روسی سر در آورد، گویا با لنگرش به خط لوله زده است. مطابق یک گزارش، تمام شواهد دولت روسیه را متهم میکند. چنین اقدامی اگر تایید شود، درگیریِ پنهان بین ناتو و روسیه را تشدید خواهد کرد، هرچند آنقدر که باید توجه بینالمللی را به خود جلب نکرده است.
درعینحال زلنسکی رئیسجمهور اوکراین بسیار نگران توانایی اوکراین برای عقب راندن دشمن است. کمکِ غربْ کمکم کمتر میشود، که گزینههای اوکراین را در ضدحملهٔ جاریاش کمتر میکند. بحثِ جنگ منجمد که حالا بیش از همیشه جریان پیدا کرده، اصلا نتیجهٔ ایدهآل برای اوکراین نیست. زلنسکی بهتازگی در مصاحبهای به مجلهٔ تایم گفت: انجمادِ جنگ برای من یعنی باختن آن.
او اشتباه نمیکند. یک آتشبسِ بلندمدت به مسکو امکان میدهد تا آنچه را در اوکراین کسب کرده تثبیت کند و به حذف هویتِ اوکراینی در اراضیِ فتحشده ادامه دهد. وضعِ موجودِ جاری هم خیلی بهتر نیست، و تا وقتی تفنگها و موشکها خاموش شوند، و تا وقتی اوکراینیها دیگر هر ساعتِ هر روز نگران آیندهٔ خود نباشند، این جنگ کماکان داغ خواهد بود ــ چه دنیا به آن توجه کند یا نکند.