ادبیات، فلسفه، سیاست

Cao Cao

سون تزو و هنر مشهور شدن

پیتر لورج

سون تزو و کتابِ «هنر جنگ»، در غربْ مرادف با استراتژی است. اما این کتاب در واقع یک مولف مشخص نداشت، و تفاسیری که در غرب به او منسوب است عمدتا بر اساس یک تفسیر انگلیسی-آمریکایی مدرن است…

کتابِ هنر جنگ اثر سونزی (یا سون تزو) در چین و غرب به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آثار مکتوب تاریخ در زمینهٔ استراتژی نظامی شناخته می‌شود. حرف‌های سون تزو نه تنها در آثار مربوط به جنگ که همین‌طور در کتبِ مربوط به تجارت و عشق استفاده شده، و در غرب به عنوان کلیدی برای فهم استراتژیِ جاریِ دولت چین معرفی شده است.

بیشتر افراد تنها استراتژیستی که می‌شناسند سونزی است و تنها کتاب استراتژی نظامی که ممکن است خوانده باشند هنر جنگ است. اما در واقع یک سونزی (استاد خورشید) منفرد وجود نداشت، و تفاسیر کتابی که در غرب به او منسوب است عمدتا بر اساس یک تفسیر انگلیسی-آمریکایی مدرن است تا آن‌چه در چین طی بیش از دو هزار سال تولید شد.

در قرن سوم پیشامیلاد بود که اثری منسوب به سونزی بر سر زبان‌ها افتاد، اما دستوراتِ کتاب به شدت مورد سرزنش شونزی فیلسوفِ کنفسیوسی قرار گرفت. یافته‌های باستان‌شناختی مدرن نشان می‌دهد که نسخهٔ فعلی تقریبا از آن زمان دست‌نخورده مانده است. اولین بیوگرافیِ سونزی حوالی سال ۹۱ پیشامیلاد به قلم سیما چیان مورخ چینی در کتابِ مکتوبات مورخان بزرگ نوشته شد. این بیوگرافی تحریفی از داستان زندگی یک ژنرال تاریخیِ دیگر بود. اما دست‌کم از قرن ۱۱م برخی دانشوران چینی می‌دانستند که هیچ ژنرالی با مشخصات سونزی در تذکره‌های تار‌یخی آن زمان وجود نداشت.

بیوگرافی‌ای که سیما چیان نوشت، سعی می‌کرد سونزی را به مولفِ یک متنِ کلاسیک دربارهٔ استراتژیِ جنگ تبدیل کند. در قرن سوم، سائو سائو، یک مقام چینی که بعدا معروف‌ترین جنگ‌سالار تاریخ چین شد، تفسیری بر هنر جنگ نوشت. این تفسیر، به عنوان اولین تفسیر سونزی که به قرن‌های بعد منتقل شد، و نوشتهٔ کسی که خودش به‌خاطر هنر رزمش شهره بود، جایگاهی شامخ در این سنت تفسیری پیدا کرد.

سنتِ تفسیری‌ای که سائو سائو آغاز کرد، تا امروز تداوم یافته است. و هر چند عمومِ مفسرانِ پست‌مدرن که سعی کردند معنای هنر جنگ را توضیح دهند خودشان قبلا ژنرال نبودند، برخی از تفسیرهای مدرن به قلم ژنرال‌های بازنشسته نوشته شده است.

مثل دیگر آثار مربوط به فنّ لشکرکشی در فرهنگ‌های دیگر، غیرممکن است که بتوان کتابِ هنر جنگ را مستقیما به هدایتِ نبردی خاص یا عملیات نظامی مشخصی ربط داد. اما از قرن سوم تا ۱۳م، بسیاری از مفسرانْ جوانبی از هنر جنگ را که برای‌شان گیج‌کننده بود توضیح دادند ‌ــ‌ شاید برای این‌که حسّ قضاوتِ نظامی و جنگی را در میانِ مقاماتِ دولتیِ باسواد افزایش دهند. این افراد مردانی بسیار تحصیل‌کرده بودند که اغلب با همدیگر بر سر تفسیرِ هنر جنگ اختلاف داشتند و تلاش زیادی می‌کردند تا معنای باستانیِ کلمات را توضیح دهند، و برای روشن کردن بخش‌های مبهم کتاب به دیگر متون کلاسیک تاریخ و فلسفه متوسل می‌شدند.

هنر جنگ در واقع تنها یکی از صدها کتاب نظامیِ نوشته شده در چین بود، ولی بخش اعظم تفاسیر و مباحثات را به خود معطوف کرده بود. این کتاب چنان در تفکر نظامی چین مهم بود که یک کشیشِ یسوعی به نام پدر امیوت که در قرن ۱۸م در چین می‌زیست، تصمیم گرفت آن را به عنوان یک اثر نمونهٔ چینی در این حوزه، به فرانسه ترجمه کند. ترجمهٔ پدر امیوت که اولین بار در ۱۷۷۲ در پاریس منتشر شد، اولین ترجمهٔ غربی این متن بود.

اولین ترجمهٔ انگلیسیِ هنر جنگ در ۱۹۰۵ منتشر شد، که یک افسر توپخانهٔ انگلیسی در ژاپنی به اسم اورارد فرگوسن کالتروپ با کمک معلمانِ ژاپنی خود به عنوان بخشی از آموزشش انجام داده بود. به گزارشِ کالتروپ هنر جنگ عمیقا بر استراتژی نظامی ژاپن تاثیر گذاشت (هرچند تعیینِ دقت این حرفْ ناممکن است)، و این‌که این کتاب به‌شدت مورد احترام ارتش ژاپن بود، هرچند ارتش ژاپن در آن زمان در اروپا چندان منزلتی نداشت. بعد از این نسخه، ترجمهٔ لیونل جایلز در ۱۹۱۰ منتشر شد. جایلز، هم به عنوان خواننده و هم مترجم آثار کلاسیک چین، بسیار برتر از کالتروپ بود، ولی ترجمهٔ هیچ یک از این دو مرد در آن زمان تاثیرگذار نشد. پس هنر جنگ اثری نسبتا ناشناس حتی در میان نویسندگان نظامی‌ای باقی ماند که خودشان اقلیتی اندک در میان تشکیلات نظامی غرب بودند. اثر سونزی عملا بیشتر به عنوان یک کاردستیِ شرقی و بیگانه دیده می‌شد تا منبعی برای کسبِ معرفتِ سوق‌الجیشی.

در ۱۹۶۳ بود که با ترجمهٔ کتابِ سونزی به دست ساموئل گریفیت، این کتاب در غرب به عنوان یک اثر مهم در زمینهٔ سوق‌الجیشی مشهور شد. گریفیت ژنرال سابقِ سپاه دریایی آمریکا بود که در جنگ جهانی دوم در چین و در پاسیفیک خدمت کرده بود. او بعد از بازنشستگی به آکسفورد رفت تا دکترایش را بگیرد، و تزِ دکترایش هم مطالعه و ترجمهٔ هنر جنگ بود. او همین‌طور در سال ۱۹۴۰ اولین مترجم انگلیسیِ جنگ چریکی (۱۹۳۷) اثر مائو زدونگ بود. او در تزش صریحا دو اثر را به هم وصل کرد و گفت: مائو زدونگ به‌شدت تحت تاثیر تفکرات سون تزو بود.

گریفیت با یک استراتژیستِ انگلیسی به نامِ باسیل لیدل هارت دوست بود که ترجمهٔ گریفیت را بازبینی کرد. وقتی ترجمهٔ گریفیت در ۱۹۶۳ منتشر شد، لیدل هارت مقدمهٔ آن را نوشت، و خیلی راحت ادعا کرد که سونزی طرفدارِ استراتژی غیرمستقیم بود، یعنی همان رویکردی که لیدل هارت خودش پیشنهاد داده بود؛ درسی که او از تجاربش در جبههٔ غرب یاد گرفته بود. به لحاظ تاریخی این یعنی همان بلیتس‌کریگ یا حملهٔ برق‌آسا به جای جنگِ سنگر به سنگر.

ترکیبِ موقعیتِ گریفیت به عنوان کهنه‌سرباز جنگ جهانی با خدمتش در پاسیفیک، و ترجمهٔ اثرِ مائو زدونگ به دست او که به خاطر شورش‌های فراوانِ دورانِ جنگ سرد اهمیت زیادی پیدا کرد، با مقدمهٔ لیدل هارت، باعث شد تا سونزی اعتبار و موضوعیتِ تازه‌ای در غرب بیابد. استراتژی به عنوان یک تخصص، به‌خودی‌خود به‌خاطر جنگ جهانی و جنگ سرد پیشرفت کرده بود، و همزمان برای اولین بار از قلمروی صرفا نظامی خارج شده بود. اثر سونزی این مزیت را داشت که بسیار کوتاه‌تر و قابل فهم‌تر از طرزفکر غربی در باب استراتژی بود. درعین‌حال مشکلات آمریکا در سرکوب شورش‌ها ‌ــ‌ مثلا در ویتنام ‌ــ‌ حاکی از آن بود که شاید به رویکردهای بدیل و غیرغربی برای استراتژی نظامی نیاز باشد.

از زمان انتشار ترجمهٔ گریفیت، اثر سونزی در غرب برای دفاع از استراتژیِ غیرمستقیم به کار رفته است. اما این ربطی به تفاسیرِ چینی ندارد و بیشتر به لیدل هارت مربوط می‌شود. اما منظور لیدل هارت از استراتژی غیرمستقیم، عمدتا چیز دیگری بود تا عدم برخوردِ مستقیمِ دو نیرو. این ابهام امکان داد تا این‌طور تفسیر شود که استراتژی در قدیم به شیوه‌ای گفته می‌شد که نیروی ضعیف‌تر نیروی قوی‌تر را شکست می‌داد، یا یک دشمن را با حملهٔ دقیق و هدفمند با کمترین تخریب به‌شکلی موثر شکست داد. لیدل هارت در کل فراموش شده است، اما استراتژی او که حالا به سونزی نسبت می‌شود، در تخیل عمومی هنوز زنده است.

کتابستان

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر

دوسیه افغانستان

شاهزاده ترکی الفیصل آل سعود

نیم‌قرن مبارزه و سیاست

سمیه رامش