رسانههای اجتماعی رسانهها را به شکل گستردهای تغییر داده، آنقدر که هیچکس تا قبل از فراگیر شدن این رسانههای نمیتوانست چنین تغییری را پیشبینی یا درک کند.
رسانههای اجتماعی باعث شدهاند که شمار زیادی از شهروندان به مثابه خبرنگار عمل کنند و اصطلاح شهروندخبرنگار یا Citizen Journalism از همینجا میآید و به معنای گزارش رویدادهای خبری از سوی عموم افراد جامعه و استفاده از اینترنت برای منتشر کردن آن است.
اما برخی از رسانهها و خبرههای حوزه ژورنالیسم ممکن است شهروندانخبرنگاران را تهدید نسبت به روزنامهنگاری سنتی و حرفهای تلقی کنند. تا چه حد این نگرانی آنها به جاست و شهروندخبرنگاران چه تهدیدی میتوانند برای رسانههای حرفهای داشته باشند؟
دگرگونی مفهوم خبر
رسانههای اجتماعی مفهوم خبر فوری را نیز بهکلی دگرگون کردهاند؛ این روزها در بیشتر موارد، خبرهای فوری را پیش از رسانههای رسمی، مردم در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند. مثلا در جریان حمله تروریستی به منچستر در ژوئن ۲۰۱۷، مردم پیش از رسانههای حرفهای این واقعه را از طریق صفحههای رسانههای اجتماعی خود منتشر کردند و پس از آن بود که خبرنگاران و رسانههای حرفهای وارد عمل شدند و به گزارشدهی از حمله پرداختند.
نوع کارکرد و ماهیت رسانههای اجتماعی بهنفع شهروندخبرنگارهاست و باعث میشود که اخبار تولید شده آنها سریعتر از رسانههای رسمی منتشر شود.
در واقع خبرنگاران حرفهای معمولا در مطلع شدن از یک رویداد خبری و یا دسترسی به یک محتوای رسانهای (مثل یک ویدیوی جنجالی) از شهروندخبرنگارها عقب هستند. نوع کارکرد و ماهیت رسانههای اجتماعی بهنفع شهروندخبرنگارهاست و باعث میشود که اخبار تولید شده آنها سریعتر از رسانههای رسمی منتشر شود.
این هم به نوبه خود باعث میشود که بعضی اخبار فوری به صورت رسمی از یک رسانه زمانی منتشر شود که حداقل بخشی از مردم قبلا از طریق شبکههای اجتماعی از آن آگاه شدهاند، و آن خبر دیگر خبر تازه و فوری حساب نمیشود.
سود و زیان شهروندخبرنگاری
شهروندخبرنگاری هم مثل بسیاری از پدیدههای سود و زیان خود را دارد. شاید اولین و مهمترین چالش شهروندخبرنگاری این باشد که از این افراد به دلیل اینکه تعهد حرفهای نسبت به روزنامهنگاری و کار رسانهای ندارند، نمیشود انتظار داشت که از صحت و سقم اخبار خود قبل از نشر مطمئن شوند.
چالش مهم دیگر این است که پدیده شهروندخبرنگاری و رسانههای اجتماعی نشان داده که میتواند ابزار خوبی برای پخش اخبار جعلی یا فیک نیوز باشد؛ کسانی که به تولید اخبار جعلی میپردازند اهداف متفاوتی را دنبال میکنند و بحثها درباره نقش و تاثیر آن در جریان انتخابات ۲۰۱۸ ریاست جمهوری آمریکا تا بحال هم ادامه دارد. تولیدکنندگان اخبار جعلی به شدت متکی بر رسانههای اجتماعی و شهروندخبرنگاری برای پخش اخبار خود هستند.
رسانههای حرفهای سازوکارهای مشخصی برای اطمینان از درستی یک خبر دارند، اما کاربران رسانهها و نیز شهروندخبرنگاران به اخبار جنجالی (که یکی از مشخصههای اخبار جعلی نیز هست) بیشتر علاقهمندند و شانس اینکه یک خبر جعلی جنجالی به مراتب بیشتر از اخبار درست به اشتراک گذاشته و به صورت گستردهای پخش شود، بیشتر است.
به خاطر ماهیت و نوع کارکرد رسانههای اجتماعی و نیز علاقه بیشتر کاربران به اخبار جنجالی شانس اینکه یک خبر جعلی به مراتب بیشتر از اخبار دقیق به صورت گستردهای پخش شود، بیشتر است.
با این وجود تاثیر مثبت کار شهروندخبرنگاران در کار رسانهای را نمیشود نادیده گرفت. بسیاری از حوادث مهم (بخصوص اخبار مرتبط با جنگ در کشورهایی مثل افغانستان) ابتدا از سوی کاربران شبکههای اجتماعی منتشر میشود. در مواردی مطالب و اخباری که شهروندخبرنگاران در شبکههای اجتماعی نشر میکنند، بیشتر از اخبار یک رسانه رسمی مقامات سیاسی را وادار میکند که نسبت به آن اقدام کنند. برای بسیاری از رسانهها نیز اکنون شبکههای اجتماعی و اخباری که شهروندان خبرنگاران تولید میکنند، یکی از منابع اولیه خبر به حساب میآید.
نهاد رسانهای سشن (Cision) میگوید نزدیک به ۵۲ درصد خبرنگاران از رسانههای اجتماعی برای کسب خبر و یا تکمیل اطلاعات گزارشی خود استفاده میکنند.
شهروند خبرنگاری میتواند به عنوان شکل ناپختهٔ خبرنگاری در نظر گرفته شود که شواهد عینی و خبرهای دست اول فراهم میکند و سریعترین کانال برای دریافت خبرهای فوری است و اطلاعات را در زمان واقعی میدهد ، که این تقاضای همه جامعه است.
آیا شهروندخبرنگاری ژورنالیسم حرفهای را از بین خواهد برد؟
ممکن است برخی اعتقاد داشته باشند که رسانههای اجتماعی جانشین خبرنگاری خواهند شد، و در نتیجه خبرنگاری حرفهای و سنتی را از بین میبرند، اما برخی دیگر اعتقاد دارند شهروند خبرنگاری میتواند و باید خبرنگاری حرفهای را پشتیبانی کند، نه اینکه آن را نابود کند.
از طرفی رسانههای اجتماعی یک سطح جدید را به ژورنالیسم حرفهای معرفی کردهاند؛ تعامل و ارتباط مستقیم با مخاطبان، که رسانههای حرفهای میتوانند به طور جدی از آن به نفع خود بهره ببرند. افزون براین، سهیم شدن مخاطبان در گردآوری گستردهتر خبر، دسترسی مستقیم رسانهها به منابع دست اول، گسترش شبکههای ارتباطاتی با مخاطبان و افزایش مشارکت آنها از مزایای دیگر رسانههای اجتماعی است.
بنابراین رسانههای اجتماعی در مجموع از جهات مختلف به خبرنگاری حرفهای کمک کردهاند، بلکه شهروندخبرنگاری هم تاثیر مثبتی در کار خبرنگاران حرفهای داشته، از جمله اینکه دسترسی مستقیم و سریع به اخباری که معمولا غیرقابلپیشبینی است.
چگونه شهروندخبرنگاران میتوانند بهتر کار کنند؟
با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، شهروندخبرنگاران و روزنامهنگارهای حرفهای میتوانند کار یکدیگر در پخش خبر را تکمیل کنند؛ به این معنا که شهروند خبرنگاران میتوانند اطلاعات اولیه اخبار فوری را فراهم کنند و خبرنگاران حرفهای آن را به صورت اخبار قاعدهمند و اصلاحشده منتشر کنند. در حالاتی عکس این فرایند هم موثر خواهد بود؛ یعنی اخبار تولیدشده خبرنگاران حرفهای از سوی شهروندخبرنگاران روی رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شود.
در هر صورت، حتی با وجود چالشهای عمدهای که ذکر شد، شهروندخبرنگاری و رسانههای اجتماعی به ژورنالیسم حرفهای کمک میکند و نه تنها یک مانع برای آن نیست بلکه ابزاری کارآمد و موثر در اطلاعرسانی و آموزش عمومی است.
_____________
*این مطلب ترجمهای آزاد (با محتوای ویرایش/کاملشده) از این مقاله نشریه میدیوم است.