آنچه طرفداران مصونیت اعتقادات دینی میخواهند، به مثابه نوعی امتیاز، شبیه امتیازاتی است که رهبران کشورهای مستبد برای خود قائل هستند؛ مثلا در ایران و کره شمالی انتقاد از رهبر یا کشیدن کاریکاتور او قانونا یا عرفا ممنوع است.
شاید این را شنیده باشید که گفتهاند، «تو باور داری چون اینطور به تو یاد دادهاند.» این را برای این گفتهاند که از قدرتِ باورمان بکاهد و ما به عقایدمان شک کنیم، یا حتی بتوانیم عقایدمان را کاملا رها کنیم. ولی چرا؟ چون، صرفِ اینکه عقایدِ من نتیجۀ بزرگشدن در یک جامعۀ بخصوص است، نمیتواند چیزی را اثبات یا انکار کند ـــ حتی وجود خدا را ـــ بلکه فقط یک واقعیتِ روانیِ ملالآور را دربارۀ من آشکار میکند.
دانشمندان، متفکران و جامعهشناسان انتظار داشتند که گسترشِ علوم جدید، دینزدایی را تشدید کند: یعنی علم یکی از عواملِ دینزدایی باشد. اما این انتظار، غلط از آب درآمد. پیتر هریسون، مدیر انستیتوی مطالعات عالی علوم انسانی در دانشگاه کویینزلند، در این مقاله میگوید ماموریت علم از بین بردن دین نیست و دین هم از بین نخواهد رفت.
حضور پررنگِ ادیان، از بدیهیترین جنبههای فرهنگ بشریست. دین یا مذهبْ تعهدیست به خدایان و اسطورهها و آیینها، که همۀ جوامع آن را تجربه کردهاند. مردمانِ امروز، مدام مشغول امور «مذهبی» خودشان هستند. عقاید و مناسکِ این مذاهبْ متنوع است ـــ از قربانیکردنِ انسان در فرهنگ آزتک گرفته تا غسل تعمید مسیحی ـــ اما ظاهرا همۀ آنها جوهرۀ مشترکی دارند. آیا دین یک ویژگی فرهنگی مشترک در جوامع انسانی است یا یک اختراع آکادمیک به دست اندیشوران آن زمان؟
با وجود گمنامی هیوی البلخی[1] در روزگار ما، وی در دورهی خودش یعنی نیمه دوم قرن نهم میلادی، از شهرتی بد برخوردار بود؛ یک یهودی بت شکن بدنام اهل بلخ، چنانکه از نامش پیداست. شهر بلخ هنوز هم پا برجاست، اما امروزه شهری است ساده که بر خرابههای با شکوه گذشتهگان در شمال شرق افغانستان و جنوب مرز ازبکستان بنا شده است. در عهد عتیق و در قرون وسطی بلخ یکی از شهرهای مهم بود.
این مقاله راهنمایی مختصر از دفاعیات ویتگنشتاین از باورهای دینی است که ریشه در آخرین آثار او دارد. شایان ذکر است که دیدگاههای ویتگنشتاین (در دورهٔ دوم) پیرامون باورهای دینی مناقشهآمیز هستند. دیدگاههایی که مورد بحث قرار گرفتهاند، لزوماً دیدگاههای شخص ویتگنشتاین نبوده ولی به او نسبت داده شدهاند.
زرادخانه سه گانه علم - مشاهده، تحلیل و محاسبه - اکنون آماده برخورد با سوالات واقعی بزرگ است. آنها یک ترتیب زمانی را بررسی میکنند: جهان چگونه آغاز شد؟ چطور ماده در جهان زنده شد؟ و چگونه مادهی زندگی خودآگاهی پیدا کرد؟ در صورت بررسی و جداسازی، این سؤالات شامل بسیاری سوالات دیگر نیز میشوند؛ از جمله - برای اولین سوال – سوال در مورد وجود نیروها و ذرات بنیادین و به تبع آن، آینده دراز مدت جهان. این موضوع شامل مساله مهم همبستگی گرانش و مکانیک کوانتومی میشود.
اگر اصلاً یک انسان جاودانه به نظر آمده باشد، آن انسان حتماً استیون هاوکینگ بوده است. در سال ۱۹۶۳، هاوکینگ ۲۱ساله بود که تشخیص داده شد به بیماریِ تصلب اعصاب حرکتی (یعنی بیماریِ زوالِ اعصاب) مبتلا است، و به او گفته شد که سه سال زنده خواهد ماند؛ اما مرگ او ۱۴ مارس امسال، در هفتاد و شش سالگی، اتفاق افتاد.
رابطهی علم و مذهب از موضوعات بحثانگیزی است که متخصصان تاریخ علوم و تاریخ ادیان در مورد آن اتفاق نظر ندارند. برخی ارتباط این دو را یک گفتوگو و مکالمهای مستمر میدانند، و برخی دیگر این دو را در تقابل و در ستیز با هم میبینند. کتاب مهمی که به تازگی در این زمینه منتشر شده مذهب را سد راه پیشرفت علم میشمارد، و منتقدی که مدافع تعاملِ این دو بوده به بررسی آن میپردازد.