ادبیات، فلسفه، سیاست

برچسپ‌ها: زبان

واژۀ سردخانه تداعی‌گر تصاویری از یک اتاق بهداشتی است که توسط افراد متخصص با روپوش‌های آزمایشگاهی و دست‌کش‌های پلاستیکی اداره می‌شود. با وجود این، تصور ما از سردخانۀ مدرن و استریل، با منشأ آن متفاوت است…
map-0
ما بی‌نقص نیستیم، و نمی‌توانیم آثاری بی‌نقص خلق کنیم. اما همیشه می‌توانیم خودمان باشیم. واقعی‌بودن به‌جای بی‌نقص‌بودن، بهترین کاری‌ست که می‌توانیم برای خودمان انجام دهیم؛ نه فقط به‌عنوان یک نویسنده، که به‌عنوان یک انسان.
زبان‌ها در حال تکاملند. گاهی زبان‌های متفاوت درنتیجهٔ قرابتِ جغرافیاییْ پیوندهای نیرومندی تشکیل می‌دهند و به نظر می‌رسد مجاورتِ جغرافیایی به مرور زمان باعث تشکیل گروه‌های زبانیِ قدرتمندی شود و آیندهٔ زبان‌های دنیا را به‌طرز چشمگیری تغییر دهد…
بسیاری از زبان‌هایی که می‌شناسیم، درواقع لهجه‌هایی از یک زبان واحد هستند. اما معمولا رویدادهای جهانی و تصمیمات سیاسی و اختلافات فرهنگی تعیین می‌کند که لهجه‌ها را رسما زبان‌هایی متفاوت فرض کنیم.
امروزه ما عمدتا فارسی را زبان ملی کشور ایران می‌دانیم. اما ایرانِ امروز صرفا بقایای یک جغرافیای پهناور در اوراسیا است که تقریبا هزار سال، فارسی نقش زبان بین‌المللی را در آن بازی می‌کرد.
«بوشیدو: روح ژاپن»، کتابی‌ست که ذهنیتِ جهانیان را نسبت به ملتِ ژاپن تغییر داد. گرچه کتبِ بی‌شماری دربارهٔ مرامِ سامورایی‌ها نوشته شده، این کتاب یکی از تاثیرگذارترین آثار برای درک نظام ارزشیِ نافذ در جامعهٔ ژاپن است.
وقتی به یک زبان خارجی گوش می‌کنیم، ممکن است حروفی را بشنویم که در زبان مادریِ خودمان وجود نداشته باشد یا حتی هرگز شبیهِ آن‌ها را نشنیده باشیم. اولین‌بار که چیزِ جدیدی به گوش‌مان می‌خورد، ممکن است به دلایلی برای‌مان جذاب یا ناخوشایند باشد.
چه کسی خط و نگارش را اختراع کرد؟ آیا حاکمان و شاهان به منظور اداره قلمرو و حساب و کتاب باج و خراج و مالیات خط و نگارش را ابداع کردند یا این مردمان عادی بودند که برای ماندگاری آرزوها و امیدها و رویاهایشان خط و نوشتن را به وجود آوردند...
به اطراف‌تان بنگرید، برای وصف محیط‌تان از چه واژگانی استفاده می‌کنید؟ با شناساییِ رنگ‌ها، اشیاء و سازه‌ها و نگاهی به شباهتِ میان الگوهای آشنا، چه افکاری به ذهن‌تان خطور می‌کند؟ تطبیق‌دادنِ گذشتۀ ثبت‌شده در مغز با رویدادِ زمان حال، مانند سفری در مسیر خاطرات است.ما با تکرار فرایندِ شناسایی، و تغییر و اصلاحِ این فرایند در ذهن‌مان، دنیا را آن‌طورکه هست تفسیر می‌کنیم. ما این تکاملِ ذهن‌مان را ازطریق زبانْ – که سنگ‌بنای بشریت است – بیان کرده، و آن را نسل به نسل منتقل می‌کنیم.
افراد مبتلا به جابجایی حسی قادرند رنگ‌ها را به شکل حروف و اعداد درک کنند. جابجایی حسی اغلب به تداخل حس‌ها گفته می‌شود؛ در این حالت فرد مثلا می‌تواند صداها را ببیند یا رنگ‌ها را بشنود. اما حتی رنگ‌هایی که این افراد «می‌شنوند» با هم فرق دارد.
در مواجهه با لحظات و اتفاقات شادی‌بخش یا اندوه‌آور در زندگی دوستان و نزدیکان، تقریباً همه‌ی ما احساس همدلی و همدردی خود را با عباراتی کلی، تکراری، و کلیشه‌ای بیان می‌کنیم. آن عبارت‌ها احساسات فردی ما را دقیقاً و عمیقاً بازگو نمی‌کنند. پس چرا باز هم از آن‌ها استفاده می‌کنیم؟