ادبیات، فلسفه، سیاست

Tag: روانشناسی

cult
فرقه‌های افراطی از ترفندهای روانی برای مغزشویی هواداران خود استفاده می‌کنند. آن‌ها با القای حس ناامنی، نقص، و ناشایستگی در مخاطب، خود را به عنوان راه‌حل به آن‌ها قالب می‌کنند…
کار عاطفی چیز بدی نیست. برعکس، چیز فوق‌العاده‌ای‌ست. کاری‌ست که به‌طور ایده‌ال هر کسی باید انجام دهد. ولی عمدتا بر دوش زنان و گروه‌های محروم است. از طرفی، هر کاری که زنانه محسوب شود، ارزش کمی برایش در نظر گرفته می‌شود…
اولویت اصلی، تغییر در طرز فکر است، یعنی به‌طور مستقیم‌تری با سیاست‌های بهداشت روان برخورد شود. اگر به‌طور جدی بخواهیم از امراض روانی پیشگیری کنیم، باید بهداشت روان را از دید سیاسی نگاه کنیم …
یونگ در تعریف شهود می‌نویسد: «شهود، ادراک از طریق ناخودآگاه است که ایده‌ها، تصاویر، امکانات جدید و راه‌های خروج از شرایط مسدودشده را به‌وجود می‌آورد.» در این تعریف به چند مقوله بسیار مهم و اساسی اشاره شده است…
رابرت الکس جانسون یک جادوگر است. او نمونه واقعیت‌یافته همان جادوگر خردمند، تیزبین و درون‌گرایی است که در دل جنگل‌های مرموز و اسرارآمیز با دیگ کیمیاگری و جادوی بلندپروازشان، آسمان‌های حقایق را درمی‌نوردند…
شاکلهٔ رهبری در اسلامِ سیاسی چیست؟ ماهیت و رفتار نظام اسلامی چگونه است؟ جایگاه بازیگران قدرت و مردم کجاست؟ منافع و عوارضِ حکمرانی در نظام اسلامی چیست؟ افق حکومت اسلامی و رهبرانش کجاست؟
مفهوم اصالت، به‌نوعی بر مبنای این ایدهٔ ژان‌ژاک روسو است که آدم‌ها ذاتا خوبند و این جامعه است که او را فاسد می‌کند. ولی واضح است که این باور غلط است. رسیدن به انسانیت نیازمند تلاش و انضباط و وجودِ مهارهاست…
پیش از آن‌که به خودمان بگوییم نه من این‌طوری نیستم و هیچ‌وقت کسی را بر اساس قیافه‌اش قضاوت نمی‌کنم، باید بدانیم که ذهن ما معمولا به‌طور ناخودآگاه، خیلی سریع و اتوماتیک این کار را می‌کند…
حس نوستالژی منبعی از انرژی ذهنی‌ست و برای بهداشت روان مفید است. نوستالژی صرفا پناهگاهی برای دردهای زمان حال نیست، بلکه مرجعی برای الهام‌گرفتن دربارهٔ زندگی آیندهٔ خودمان و پیگیری اهدافی‌ست که برای ما باارزشند…
هر تعامل انسانی یک بازی فکر است. وقتی سعی می‌کنیم بر دیگران نفوذ پیدا کنیم یا آن‌ها را کنترل کنیم، مغز ما به شیوه‌ای عمل می‌کند که گویی شطرنج بازی می‌کنیم. اما آیا نمی‌توانیم استفادهٔ بهتری از آن بکنیم؟
نهادهایی که در آن‌ها امکان فکرکردن به حوزه‌های مشکل‌آفرین هست، بهتر می‌توانند برای رفع معضل زورگویی و مزاحمت اقدام کنند. این نه‌تنها به کاهش آسیب‌های آن کمک می‌کند، که به ارتقای کلیِ سلامتِ شغلی می‌انجامد…