ادبیات، فلسفه، سیاست

Day: آذر ۵, ۱۴۰۰

skeleton
هنوز خون‌ ‌در رگ‌هایم نخشکیده و با محیط جدید خو نکرده‌ام. قبلِ غروب، چند نفر مرا زیر خروارها خاک گذاشتند. آخوندی که شکمش از دماغش جلوتر زده بود، چیزهایی به عربی می‌خواند. از فشارِ قبر و نکیر و منکر می‌گفت…