
در جستجوی معنا در ادبیات پسانوگرا
هنگامی که آثار پسانوگرایانی نظیر براتیگان، جان بارت، کُرت وُنهگات و دیگران را میخوانیم، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان نظامِ معناییِ منسجمی از این آثار استخراج کرد؟ آیا اساساً اینکار ممکن است؟
هنگامی که آثار پسانوگرایانی نظیر براتیگان، جان بارت، کُرت وُنهگات و دیگران را میخوانیم، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان نظامِ معناییِ منسجمی از این آثار استخراج کرد؟ آیا اساساً اینکار ممکن است؟
کشف و استقبال، جدایی و پیوندِ مجدد، نادیده گرفتهشدن، نوآوری و تشویق، تمسخر و بهحاشیهرفتن، و نهایتا احترام. دوران حرفهای طولانی گروه موسیقی بیجیز، سرشار از فراز و نشیبهای باورنکردنی بوده است. اما بیجیز کماکان زنده است.
دو و نیم قرن پس از تولد بتهوون، موسیقی او هنوز در اعماق جان شنوندگانش طنیناندازِ تجربهٔ آزادیست. آزادیِ اراده کماکان در کانون موسیقی بتهوون قرار دارد و موسیقی او صدای آزادیخواهی بشر است.
امسال صدمین سالگرد تولد ری هریهاوزن است. او جزو معدود کسانی بود که جانداران خیالی یا منقرضشده را بر پردهٔ سینما زنده کردند؛ او علم و هنر را به هم پیوند داد و الهامبخشِ بسیاری از دانشمندان و نسل بعدی فیلمسازان شد.
فساد اخلاقی، تبعیض جنسی، سیاستبازی، و جنگ؛ مهابارات یا همان رزمنامه، یک حماسهٔ رنگارنگ هندی است که با روزگار ما کاملا همخوانی دارد و گویی درس عبرتیست که برای دوران ما نوشته شده است.
قهرمانهای هر سه داستان میخواهند محدودیتها را بشکنند، از سفر استقبال میکنند، پرشهامت و سرزندهاند، دنیا را فراتر از دریچه عادت میبینند و باورهای عامیانه و کهنه را به سخره میگیرند.
فیلم یادآور میشود که انسان مَرکب این حرکت مستمر و بیزوال است و در خارج از جهان فیلم ما میدانیم بشر همواره و امروز بیش از پیش درصدد خلق ابزاری برای گریز از این حرکت بیوقفه و شتابناک است؛ و عشق یکی از این ابزارهاست.
بسیاری از زبانهایی که میشناسیم، درواقع لهجههایی از یک زبان واحد هستند. اما معمولا رویدادهای جهانی و تصمیمات سیاسی و اختلافات فرهنگی تعیین میکند که لهجهها را رسما زبانهایی متفاوت فرض کنیم.
سریال جدید اوتوپیا، محصول آمازون، توطئهٔ جمعیتزداییِ زمین ازطریقِ یک بیماریِ همهگیر را روایت میکند. این جدیدترین درامِ پارانویایی، آنقدر پیشگویانه است که آدم حس میکند مبادا زمانِ پخش آن هم خود بخشی از یک طرحِ توطئه باشد.
مهدی خلجی در عرصهی نوشتن وقار قلم و حرمت اندیشه را پاس داشته و لحن فاخر گفتگو را با نثر فاخر پارسی درآمیخته است تا در خاطر خواننده تعبیر دیرین شیر و شکر را تداعی کند.
مفهوم تجمل در گذر زمان تغییر کرده است. قبلا ابتداییتر و بهمعنای برخورداری از مادیات، یا برای نمایش جایگاه اجتماعی بود. در عصر مدرن، با هنجارشکنی و بیان فردیت پیوند خورد. حالا هم خود را با محیطزیستِ پایدار سازگار میکند.
امروزه ما عمدتا فارسی را زبان ملی کشور ایران میدانیم. اما ایرانِ امروز صرفا بقایای یک جغرافیای پهناور در اوراسیا است که تقریبا هزار سال، فارسی نقش زبان بینالمللی را در آن بازی میکرد.