Tag: طبیعت و انسان

توقف زمان جزء جدایی‌ناپذیر پدیدۀ روانشناختی‌ «غرقگی» است. غرقگی وضعیت ذهنی کاملاً متمرکز همراه با شادی است که به‌موجب آن، افراد چنان جذب فعالیتی می‌شوند که متوجۀ هیچ‌چیز دیگر، ازجمله گذشت زمان نمی‌شوند…
جنین انسان پیش از تولد صدای مادرش را می‌شنود: صدایی که او را به دنیا فرامی‌خواند. حتی یک ندای خیالی می‌تواند ما را به دنیای زندگان فرابخواند و از مرگ نجات دهد. انسان‌بودن یعنی شنیدن این صداها و متاثرشدن از آن‌ها.
سؤالی که قرن‌ها ذهن بشر را مشغول کرده، این است که آیا انسان‌ها هر چند ناکامل، اساسا موجوداتی مهربان، منطقی، و خوش‌طینت هستند؟ یا این که ما ذات ما به بدی، خودبینی و کینه‌توزی تمایل دارد؟ پاسخ ساده‌ای وجود ندارد، چرا‌ که انسان‌ها تفاوت‌های زیادی با هم دارند. اما در این مقاله ما به ده یافتهٔ علمی و مستند می‌پردازیم که جنبه‌های دلسرده‌کننده و غیرقابل تحسین‌آمیز طبیعت انسان را نشان می‌دهد:
واتسلاو هاول، دگراندیش اهل چک، در سخنرانی خود در سال ۱۹۸۴ نیاز دوباره ما به رمانتیسیسم را این‌گونه توضیح می‌دهد: «مردم تصور می‌کردند می‌توانند طبیعت را بشناسند و آن را تسخیر کنند، در حالی‌که تمام آنچه که انجام دادند، ویران کردن طبیعت و بعد جدا کردن خود از آن بود.»