ولی فقیه به عنوان فرد معصوم و حجت خدا، حتی خلاف اصول خود اسلام است. حتی بر اساس خود اسلام، این یک بدعت در دین و مصداق شرک است. چنین شخصیتی اساسا جعلی بوده، و امروز دیگر نامشروع بودن آن بر خود مسلمانان هم عیان است…
جمهوری اسلامی جنگ ارزشها را وا داده است. نبردِ نمادها گواهی بر این واقعیت است. تعریف مردم از مفاهیمی مثل وطن، سرباز، غیرت و شهادت دیگر عوض شده است. ارزشهای خرافی جمهوری اسلامی شانسی برای پیروزی ندارد…
قانون حجاب حتی در بین حامیان رژیم ایران هم مخالفان زیادی دارد، ولی برای رژیم، آزادیِ حجاب خطرناک است، چون «حجاب اختیاری» منجر میشود به مطالباتِ دیگر برای آزادیخواهی که در نهایت میتواند به سرنگونی رژیم بینجامد…
سال ۵۷ زنان علیه حجاب تظاهرات کردند، اما اعتراضشان شکست خورد و زنها به شهروندان درجه دو تبدیل شدند. این بار اما مردان ایرانی در کنار زنانِ ایرانی هستند و با صدای بلند حقوق آنها را مطالبه میکنند…
در ۱۹۴۹، چهار سال پس از تاسیس سازمان ملل، رمانِ «۱۹۸۴» اثر جورج اورول منتشر شد. این کتاب بر منازعهٔ نابرابر بین دولتهای استبدادی و مردم تمرکز دارد. منازعهای که درونِ ساختارِ روابط بینالملل شکل میگیرد…
هیچ دلیل طبیعی وجود ندارد که مانع تکامل نظامی کشورهای کوچک شود، چون اندازه دیگر عامل تعیینکننده نیست. و کشورهای کوچکتر هم میتوانند به قدرتهای بزرگ تبدیل شوند: کشورهایی تعیینکننده و خطرناک.
وقتی زمانِ تحققِ ایدهای فرا میرسد، دیگر نمیشود جلویش را گرفت. و وقتی ایدهای منسوخ میشود، دیگر نمیشود حفظش کرد. منازعهٔ جدید اروپا و روسیه، جنگِ ایدههاست. این یک تضاربِ فکری بین امپریالیسم و دموکراسی است…
نظم جهانیِ واقعی قبلا هم هرگز وجود نداشته است. این ایدهای مدرن است که چند قرن پیش در اروپای غربی شکل گرفت. اما حالا که تمام دنیا این نیازِ ژئوپولیتیک را حس میکند، نظم بینالملل حامیان چندانی ندارد…
خیلیها «قرارداد اجتماعیِ» روسو را فراخوانی برای آزادی و انقلاب میدانند؛ ولی این دروغی بیش نیست. کاری که روسو در این کتاب میکند عملا این است که جای یک دیکتاتورِ ظالم را با ظالمی دیگر عوض میکند…
ادبیات را میتوان برای ترویج جنگ استفاده کرد. و میتوان از آن برای آموزشِ دفاع در برابر متجاوزان استفاده کرد. جنگْ نزاعی بین مردانِ یونیفورمپوش در میدان نبرد نیست، و مردمِ بیدفاع جزو بدترین قربانیان جنگند…
دنیا از کشتارِ میدان تیانآنمن درس نگرفت. برعکس، وقتی همه در خواب غفلت فرو رفته بودند، استبدادِ دولت چین به جاهای دیگر هم سرایت کرد. دنیا باید بفهمد که بعد از ۳۳ سال، نمیتوان دولت چین را راضی کرد…
مقامات اطلاعاتی آمریکا اذعان کردند که ارادهٔ اوکراینیها برای جنگیدن را دستکم گرفته بودند؛ برعکسِ محاسباتشان در مورد افغانستان، که تخمین میزدند دولت افغانستان مدتها در مقابل تروریستهای طالبان مقاومت کند. چرا؟