سون تزو و کتابِ «هنر جنگ»، در غربْ مرادف با استراتژی است. اما این کتاب در واقع یک مولف مشخص نداشت، و تفاسیری که در غرب به او منسوب است عمدتا بر اساس یک تفسیر انگلیسی-آمریکایی مدرن است…
در مقایسه با سال گذشته، امسال اراضی اندکی دست به دست شد، ولی کماکان زدوخوردها جان هزاران تن را از هر دو طرف گرفته است. اما نتیجهٔ نبردهای فرسایشی و نارضایتبخش از این دست، به صدر اخبار راه پیدا نمیکند…
سمّ در سیاستِ روسیه تاریخی طولانی دارد. از راسپوتین تا پوتین، روسیه با کارد و چنگالْ امپراتوری ساخت. غذا میتواند مرگبار باشد اما راههای دیگری برای استفاده از غذا به عنوانِ ابزار فریب وجود دارد. چون غذا میتواند دروغ هم بگوید…
وقتی پای تاسیس یک نظم جهانیِ بدیل به میان میآید، محیطِ پرمنازعهٔ جاریِ جهان میتواند بسیار به نفع چین باشد. هر چه باشد، جنگ بود که به ظهور نظم جهانی به رهبری آمریکا و نهادهایی که آن را حمایت میکنند کمک کرد…
کتابها قدرت ویژهای دارند. منبعی خوب برای الهامگیری و آموزش، آرامش و راحتی هستند. اما در زمانهای جنگ، قدرتِ ترغیبشان چهرهای دیگر از آنها را به رخ میکشد…
روزی روزگاری، الکسی ناوالنی میخواست سیاستمداری معمولی در کشوری معمولی باشد. اما حالا این خیالی باطل است، و او برخلاف میلش سرانجام پذیرفته که جزو اپوزیسیون رژیم حاکم روسیه است…
اسرائیل شیوهٔ جنگ رژیم ایران و نیروهای نیابتیاش را درست درک نکرده بود. درک بهتر آن میتواند به پیشبینی حرکت بعدی حزبالله و دیگر نیروهای نیابتی ایران در جنگ جاری کمک کند…
حماس از مدتها پیش بهانهای به اسرائیل داده بود تا از زیر بار تعهد به استقلال فلسطینیان طفره برود. مقامات اسرائیل پیش از آنکه قسم به نابودی حماس بخورند، آن را یک دارایی محسوب میکردند…
مسکو آنچنان شهرِ جدیدی است که زمانی «رم سوم» محسوب میشد. با این حال از نظر پوتین، اوکراین با قدمتی بسیار بیشتر، به عنوان یک هویت متمایز، محصولی مصنوعی و مدرن و پیامدِ غیرمنتظرهٔ تاسیسِ کنفدراسیون شوروی است…
ترس جزوِ عواطفِ بنیادی و ضروری است که به بقای ما کمک میکند. اگر اجدادِ ما نمیترسیدند، شاید امروز ما اینجا نبودیم. اما نقطهٔ ضعفش این است که چون انسانها گونهای ارتباطی هستند، ترس را میتوان در مردم تلقین کرد…
زمان تصرف افغانستان به دست طالبان، بسیاری از ناظران سادهلوحانه وعدههای گروه مبنی بر اتخاذ میانهروی را باور کردند. اما از ابتدا هم معلوم بود که این غیرممکن است. چون شیوهٔ بقای طالبان با هر گونه آزادی در تضاد است…
تاریخ را فاتحان مینویسند: این یکی از تکراریترین کلیشههای تاریخ است. ولی واقعا این باورِ رایج درست است؟ اصلا تاریخ چگونه نوشته میشود و چه کسی تاریخ را مینویسد؟