«سال ۲۰۲۲ سال شکوه همبستگی ایرانیان با هر باور و زبان و گرایش بود. با سازماندهی و همبستگی، سال ۲۰۲۳ سال پیروزی ملت ایران خواهد بود؛ سال تحقق آزادی و عدالت در ایران.»
این متنِ رشتهای از پُستهای همزمان در شبکههای اجتماعی در شب سال نوی میلادی در حمایت از اعتراضات انقلابی ایران بود که از سوی برخی از فعالان و چهرههای مخالفِ رژیم ایران منتشر شد، از جمله: حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، رضا پهلوی، شیرین عبادی، نازنین بنیادی، گلشیفته فراهانی، و علی کریمی. که بعدا عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله و بسیاری دیگر از چهرههای شناخته شده هم به آنها پیوستند. البته از پیش انتظار میرفت خیلی از این چهرهها به خاطر فعالیت و شهرت مدنی/سیاسی خود بخشی از یک «ائتلاف» بین اپوزیسیون خارج از کشور باشند.
ایرانیانِ خارجنشین بالغ بر ۲٫۵ تریلیون دلار ثروت دارند و رسیدن به نوعی «ائتلاف»، گامی مهم و موثر برای وادارکردن جامعه بینالمللی و مهمتر از همه دول غربی برای افزایش فشار بر جمهوری اسلامی و انزوای بیشتر رژیم و حمایت از جنبش انقلابی داخل ایران است.
نیاز به تمرکز جامعتر بر مشکلات اقشار مختلف
اما تاثیر چنین ائتلافی بر جریانات داخلی خصوصا جنبش اعتراضی هنوز نامعلوم است. بهخصوص مشارکت طبقات فرودست/کارگر، که اعتصاباتشان در بخشهای هیدروکربن اگر ادامه یابد میتواند جریان حیاتی رژیم را مسدود کند. بههرحال همبستگیِ مزبور بیانیهای غیررسمی است که شامل نمایندگان طبقهٔ فرودست نیست. البته این به معنای غفلت اعضای گروه نیست، ولی چنین شمولی ضروری است چون برخی فعالان کارگری به من گفتهاند که منافعشان لزوما از سوی اپوزیسیونِ در تبعید ــ که معمولا از مشکلات طبقاتی غافل هستند ــ ممکن است تضمین نشود و در بدترین حالتْ در نظام پسا جمهوری اسلامی ممکن است نادیده گرفته شود.
اما بهرغم کمبودهای موجود در ترکیب اولیهٔ گروه مزبور، محکومیتِ کامل آن به عنوان یک پروژهٔ «نولیبرال» یا «دستراستی» در این مقطع احتمالا کارِ ناصوابی است. چون بههرحال تمام گروههای اجتماعی داخل ایران، از جمله کارگران، از حاکمیت طویل جمهوری اسلامی زخم خوردهاند و در یک ایرانِ دموکراتیکْ اوضاع بسیار بهتری خواهند داشت.
ازین گذشته، شواهد جدی نشان میدهد که بخش بزرگی از جامعه ایران، از عصرِ ایدئولوژی و تعصبات که در دوران انقلاب ۵۷ حاکم بود گذر کرده است. برعکس، اصرار جنبش انقلابی جاری بر اینکه حقوق زنان رابطهٔ مستقیمی با حقوق بشر و دموکراسی دارد، میتواند مبنایی برای تضمین منافع گروههای مختلف اجتماعی در ایران آینده باشد. البته با توجه به نقض حقوق سیاسی و اقتصادی جمعیت ایران از سوی جمهوری اسلامی، باید این دو موضوع تواما از سوی کسانی که خواهان تغییر مثبت در ایران هستند بحث شود. ازین رو، توجه جدی به حقوق فرودستان/کارگران میتواند عناصرِ بیرغبت را ترغیب کند که به جنبش انقلابی بپیوندند.
علاوهبر اینها، یک بیانیه یا برنامه سیاسی که نه تنها حقوق سیاسی بلکه اقتصادی را تضمین کند، و گامهای هماهنگ و جدی برای جنبش اعتراضی ایران را راهبری کند ــ و بهطور ایدهال با هماهنگی و عمدتا از سوی نیروهای اجتماعی داخل ایران تنظیم شده باشد ــ برای کمک به گامهای «روند انقلابی» جاری در ایران ضروری است. این نیروهای داخل ایران بهطور ایدهال باید شامل نمایندگانی از سه مولفهٔ اصلی جامعه مدنی ایران باشند ــ یعنی جنبشهای زنان، کارگران، و دانشجویان ــ اما همینطور شامل جوانان و گروههای قومی محروم، که نیروی محرکه موج اعتراضات جاری هستند، و همینطور انجمنهای تخصصی (معلمان، رانندگان، حقوقدانان، پزشکان، و غیره).
برای موفقیت روند انقلاب در ایران، باید درسهای روندهای مشابه در دنیای عرب را به خدمت گرفت: اینجا تجربهٔ پیشاانقلابِ سودان الگویی برای ایران است: نیروی محرکه جنبش انقلابی، انجمن متخصصان سودان بود؛ یک شبکه مدنی خودجوش از معلمان، ژورنالیستها، پزشکان، حقوقدانان، و دیگر تخصصها. البته در ایران به خاطر سرکوب رژیم تشکیل چنین شبکهای بسیار دشوار است، ولی این بدان معنا نیست که راهی برای دور زدن این مشکلات عمیق وجود ندارد.
ائتلاف باید از مشکلاتِ پیشرو آگاه باشد
یک روز بعد از بیانیه گروه مزبور، تلویزیون ایران اینترنشنال با برخی از آنها یعنی علینژاد، اسماعیلیون، عبادی، و مهتدی گفتگو کرد تا از اهداف خود بگویند. موارد زیر که در جریان برنامه از سوی آنها ذکر شد، میتواند نگاهی به طرز فکر آنها در این چارچوب باشد:
ــ اذعان به غفلت از شعار اصلی اعتراضات: «زن، زندگی، آزادی»، در پیام مشترک سال نو.
ــ نیاز به گسترش تنوع اعضای گروه طوری که شامل شخصیتهای داخل کشور هم باشد.
ــ نیاز به پذیرا بودن و پاسخگو بودن به انتقادات سخت علیه گروه و فعالیت آن، تا اشتباهات تاریخی ایرانیها تکرار نشود.
ــ درک این مسئله که ائتلاف صرفا یک آغاز است نه پایان: یک فعالیت غیررسمیِ در جریان.
ــ اینکه اعضای ائتلاف، علیه رژیم جمهوری اسلامی و برای ایجاد یک دموکراسی سکولار، احیای کرامت انسانی و برابری میان تمام شهروندان ایران صرفنظر از جنسیت و قومیت و عقیده، با هم متحد شدهاند. به عبارت دیگر، اتحاد در تکثر و نیاز به خاتمهدادن به تمام اشکال تبعیض.
ــ اینکه ائتلاف تمایلی به کسب قدرت ندارد، بلکه میخواهد برای سرنگونی جمهوری اسلامی و انتقال به دموکراسی کار کند.
ــ تاکید بر اینکه منشأ مشروعیت عمدتا از مردم داخل ایران است، هر چند ایرانیان خارج هم مهم است.
ــ نیاز به ابداع یک استراتژی و ایجاد ساختارهایی برای شکست جمهوری اسلامی و بازکردن راه دموکراسی برای ایران، و همزمان تماس طبیعی با مردم داخل. و همانطور که شیرین عبادی صریحا اشاره کرده این باید شامل منافع طبقهٔ فرودست/کارگر هم باشد.
همبستگی بیسابقهٔ شخصیتهای اپوزیسیون در خارج که مدتهاست انتظارش میرود، اساسا محصول همان نوع اتحادی است که حداقل از تابستان امسال در داخل کشور شاهد هستیم. اینجا فصل مشترکْ مطالبهٔ تغییر رژیم در ایران به شیوهٔ مسالمتآمیز و تاسیس آیندهای دموکراتیک برای موزاییک رنگارنگ ملت ایران است.